صورتش را بپوشان

کتاب «صورتش را بپوشان» نوشته «پی دی. جیمز»
Cover her face
کتاب «صورتش را بپوشان» نوشته «پی دی. جیمز» با داستانی پلیسی خواننده را با خود همراه می‌کند. «پی دی. جیمز» نویسنده‌ای است که در ادبیات پلیسی و جنایی جایگاه ویژه‌ای کسب کرده است. او مانند داستان‌های«آگاتا کریستی» و «سرآرتور کانن دویل» با خلق کارآگاه ویژه و مخصوصی به نام «آدام دالگلیش» مخاطبان زیادی را جذب کرده است. به نظر می‌رسد «آدام دالگلیش» ترکیبی از پوآرو و شرلوک هلمز باشد. کارآگاهی که ناگفته‌ها را با دقت بیرون می‌کشد و هر آنچه را که مظونین درباره‌اش حرف نزده‌اند ولی به آن فکر کرده‌اند را متوجه می‌شود. از ویژگی‌های «آدام دالگلیش» کاراکتر رمان‌های جیمز، ذهن خوانی شخصیت‌هاست. داستان‌های پلیسی به دلیل گره‌های بسیار در مسیر داستان بسیار جذاب و پر طرفدار هستند. پیچ و خم‌های داستان‌های پلیسی تصویرهای جالب توجهی برای خواننده می‌سازند؛ اینکه تصوری از قاتل نداریم اما به همه‌ی شخصیت‌ها شک می‌بریم و در نهایت غافلگیر می‌شویم نیز، از جذابترین بخش‌های رمان‌های پلیسی هستند.
بهتر است بدانید: جیمز با نوشتن این رمان اعتبار بسیاری کسب کرد. منتقدان بسیاری هم کتاب «صورتش را بپوشان» را بهترین اثر «پی دی. جیمز» معرفی کرده‌اند. داستان «صورتش را بپوشان» خواننده را با گفتگوهایی جذاب و پرکشش همراه می‌کند و نمونه‌ی کاملی از داستان پلیسی و جذاب است. «پی ‌دی.‌جیمز» درباره‌ی مخلوقش «آدام دالگلیش» می‌گوید: «من امیدوارم او شخصیتی ماندگار باشد، به همین دلیل دلیل ویژگی‌هایی را به او دادم که خودم تحسین‌شان می‌کنم، در واقع اول باید خودم دوستش داشته باشم» در جای دیگری نیز گفته است «اگر مرد به دنیا آمده بودم دالگلیش نسخه‌ی ایده‌آلی بود از کسی که دلم می‌خواست باشم.»

درباره کتاب «صورتش را بپوشان»
رمان «صورتش را بپوشان» اولین کتاب از مجموعه داستان‌های «کارآگاه آدام دالگیش» است. ماجرای کتاب درباره دختری است که به قتل رسیده است. در این ماجرا آدم‌های دور و بر را می‌توان با دلیل و مدرکی محکم به قتل متهم کرد. زنی زیبا به قتل رسیده که نمی‌توان قاتل را شناسایی کرد، اما همه بالقوه مظنون هستند. اینکه قاتل واقعی چه کسی است را باید در میان ماجراهای داستان پیدا کرد. معماها را در گفتگوهای طولانی با شخصیت‌ها تحلیل کرد تا به سرنخی رسید. اما داستان هر چه بیشتر جلو می‌رود پیچیده‌تر می‌شود. کارآگاه دالگلیش هم با توجه به صحبت‌ها و گفتگوهای شخصیت‌ها چیزهای پنهانی را آشکار می‌کند. قتل دختر مرموز شده است. دختری که در جامعه‌ای سنتی و کوچک به قتل رسیده و حالا رفتارهای متناقض جامعه‌ی سنتی و تأثیر کلیسا بر مردمان حاشیه‌نشین آشکارتر می‌شود. همچنین دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی اطرافیان مقتول به خوبی در داستان مشهود می‌شود و خواننده درکی از این جامعه به دست می‌آورد تا اینکه ...
در بخشی از داستان «صورتش را بپوشان» آمده است:
«لیدل سردرگم و وحشت‌زده تلاش کرد معنی آن تماس کوتاه را بفهمد. پیش از آنکه اجزای صورتش حالت ستایش‌آمیز همیشگی را به خود بگیرد، معنی نگاه دخترک را خواند. آن نگاه مطیعانه‌ی سرشار از حق‌شناسی که ویژگی بارز او در سنت‌مری بود جایش را به نگاه تحقیرآمیز زیرکانه‌ای داده بود، که شدت نفرت و عداوتش ترسناک بود. لحظه‌ای بعد آن چشمان سبز بسته شد و سالیِ مرموز یک بار دیگر همان سالی مطیع و رام، آن دختر گناهکار محبوب و ممتاز دوشیزه لیدل شد، اما آن چند ثانیه تأثیری عمیق به جا گذاشت. دوشیزه لیدل ناگهان به دلشوره افتاد. سالی را بی‌هیچ احتیاط و ملاحظه‌ای به خانواده مکسی معرفی کرده بود. البته در ظاهر همه‌چیز مرتب بود. سالی دختر نمونه‌ای بود و حتی برای کار در مارتینگل زیادی با کفایت بود. به هرحال تصمیمی بود که گرفته شده و دیگر جایی برای تردید باقی نمانده بود. بدترین اتفاق هم که ممکن بود بیفتد بازگشت ننگ‌آور سالی به سنت مری بود. دوشیزه لیدل تازه فهمید که معرفی دختر محبوبش به مارتینگل ممکن است چه دردسرهایی درست کند. انتظار نمی‌رفت بتواند عمق آن دردسرها را پیش‌بینی کند، چه برسد به عاقبت آن، که مرگی دلخراش بود.»

درباره نویسنده کتاب «صورتش را بپوشان»
فیلیس دوروتی جیمز نویسنده انگلیسی بود. او سال 1920 در آکسفور متولد شد. به دلیل شرایط مالی و همچنین مخالفت‌های پدرش در شانزده سالگی مدرسه را ترک کرد و به کار مشغول شد. جیمز از سال 1949 در بیمارستانی شروع به کار کرد و نویسندگی را نیز از اواسط سال 1950 آغاز کرد. جیمز سال 1962 توانست اولین رمان خود را منتشر کند. جیمز توانست جایزه‌های بسیاری در آمریکا، ایتالیا، بریتانیا و اسکاندیناوی دریافت کند مانند: جایزه بزرگ نویسندگان داستان‌های رازآلود آمریکا و مدال افتخار باشگاه ملی هنر برای ادبیات. ناگفته نماند: جیمز از هفت دانشگاه انگلیس مدرک افتخاری گرفت و در سال 1983 نشان امپراتوری بریتانیا را دریافت کرد. اشرافیت انتصابی از دیگر مقام‌هایی است که سال 1991 به جیمز اعطا شد. همچنین سال 1997 او رئیس انجمن نویسندگان شد.
فیلیس دوروتی جیمز در سال 2014 درگذشت.

درباره ترجمه فارسی کتاب «صورتش را بپوشان»
کتاب «صورتش را بپوشان» توسط «لیدا صدرالعلمایی» به فارسی برگردانده شده است. نشر برج با رعایت قوانین بین‌المللی حق انحصاری اثر )کپی رایت( امتیاز انتشار کتاب را از آژانس ادبی P D. jamesخریداری کرده و کتاب را برای دوستداران داستان پلیسی چاپ و منتشر کرده است.
رتبه «صورتش را بپوشان» در گودریدز: 3.9 از 5.