نوشتن با جوهر باروت شابک: 9786002537225 208 صفحه 180 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 770 نوشتن جوهر باروت علیرضا ساعتچیان علوم انسانی زندگینامه و سفرنامه زندگینامه و خاطرات

900,000 ریال 1,200,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ یکم

کتاب «نوشتن با جوهر باروت: اخبار ارنست همینگوی در روزنامه‌‌های روزگار او در آمریکا» به‌گردآوری و ترجمۀ علیرضا ساعتچیان
تعقیب ارنست همینگوی در لابلای سطرهای روزنامه‌های امریکایی زمانِ او. علیرضا ساعتچیان در کتاب «نوشتن با جوهر باروت: اخبار ارنست همینگوی در روزنامه‌‌های روزگار او در آمریکا» با کاوش در همۀ روزنامه‌های آمریکایی زمان همینگوی، هرچه خبر که در این روزنامه‌ها درباره این نویسنده مشهور و بزرگ امریکاییِ برنده جایزه نوبل ادبیات، چه درباره خود همینگوی و چه خبرهایی را که در آن‌ها فقط اسمی از او برده شده، استخراج و گردآوری و ترجمه کرده است.
ساعتچیان، که پیش از این کتاب «ایرانیان از نگاه آمریکاییان: ایران عهد قاجار در روزنامه‌های آمریکا» را به شیوه‌ای مشابه کتاب «نوشتن با جوهر باروت» گردآوری و ترجمه کرده و در آن اخبار مربوط به ایران عصر قاجار را در روزنامه‌های آمریکایی آن دوران آورده بود، در کتاب «نوشتن با جوهر باروت» هر خبری را که نام همینگوی در آن آمده است ترجمه کرده و در این کتاب آورده است.
ارنست همینگوی یکی از نویسنده‌هایی‌ست که نامش به نماد و تجسمی از نویسندگی بدل شده است. او، جدا از سبک نوشتاری خاصی که در قصه‌نویسی بنیان گذاشت، به‌لحاظ زندگی شخصی نیز همواره موردتوجه بود. نویسنده‌ای بود که هم تحرک و سرزندگی را تداعی می‌کرد و هم به‌گواه آثارش و همچنین فرجامی که برای خود رقم زد، سخت به مرگ می‌اندیشید و دلمشغول آن بود.
آثار همینگوی دستمایۀ اقتباس‌های مختلف سینمایی هم بوده است.
کتاب «نوشتن با جوهر باروت» کتابی‌ست هم باب طبع علاقمندان همینگوی و آثار او و هم مفید برای کسانی که بخواهند درباره زندگی و آثار همینگوی دست به پژوهش بزنند و به اطلاعاتی جزئی درباره بعضی وجوه زندگی او نیاز داشته باشند.
در کتاب «نوشتن با جوهر باروت» همینگوی در متن زمانه‌اش به تصویر کشیده شده است.

مروری بر کتاب «نوشتن با جوهر باروت»
اخبار گردآوری و ترجمه‌شده در کتاب «نوشتن با جوهر باروت»، چنانکه در یادداشت ابتدای کتاب ذکر شده، «برگرفته از آرشیو روزنامه‌های بیش از ده ایالت امریکا، از روزنامۀ نیویورک تایمز تا روزنامۀ محلی جزیره کی‌وست، در دوران زندگی ارنست همینگوی است.»
در کتاب «نوشتن با جوهر باروت» تصویرهایی از زندگی شخصی و حرفه‌ای همینگوی را تماشا می‌کنیم؛ تصویرهایی که بعضی از آن‌ها تداعی‌گر داستان‌های همینگوی نیز هستند. از همین رو بعضی قسمت‌های این کتاب را می‌توان به‌عنوان مکملی بر آثار همینگوی خواند که اطلاعاتی درباره بعضی نکات مربوط به پشت صحنه و منشاء این آثار می‌دهند.
از طریق کتاب «نوشتن با جوهر باروت» می‌توان دریافت که داستان‌های همینگوی چقدر ریشه در تجربۀ زیستۀ او دارند و همچنین می‌توان با مقایسۀ بعضی اخباری که در این کتاب درباره کارها و تفریحات و سرگرمی‌ها و تجربه‌های واقعی همینگوی آمده با آثار او، ارزیابی کرد که زندگی و تجربه‌های واقعی این نویسنده چقدر در فرایند تبدیل به داستان، تحول یافته‌اند.
در کتاب «نوشتن با جوهر باروت» همچنین همینگوی را عصبانی از روایت‌ها و توصیف‌های اغراق‌آمیزی می‌بینیم که پیرامون او ساخته و پرداخته شده‌اند؛ مثل روایت‌هایی که از همینگوی قهرمان جنگ ساخته‌اند، در حالی که همینگوی خود می‌گوید که قهرمان جنگ نبوده و به این دلیل در زمان جنگ جهانی اول در ایتالیا به‌عنوان راننده آمبولانس خدمت کرده که احتمال کشته‌شدن را در ایتالیا کمتر از فرانسه می‌دیده است.
کتاب «نوشتن با جوهر باروت» با خبری درباره همینگویِ سرباز و نه همینگویِ نویسنده آغاز می‌شود. در این خبر از «ارنست اِم. همینگوی» به‌‌عنوان کسی نام برده شده که پیش از جنگ روزنامه‌نگار بوده و در روزنامۀ «کانزاس ‌سیتی» گزارشگری می‌کرده و اکنون به‌عنوان نخستین مجروح امریکاییِ جنگ با کشتی بخار از ایتالیا آمده است. البته در همین خبر ذکر شده است که جراحت‌های همینگوی حاد نیستند و «با وجود اینکه او در رزمگاه زخمی شده بود چند سرباز مجروح ایتالیایی را به درمانگاهِ پشتِ میدان جنگ منتقل کرد.»
این خبر حتماً خوانندگان آثار همینگوی را به یاد رمان «وداع با اسلحه» می‌اندازد و شمه‌ای از حال‌وهوای آن رمان را می‌نمایاند.
در خبر دیگری از کتاب «نوشتن با جوهر باروت» از فیلمی سخن رفته که قرار بوده براساس رمان «وداع با اسلحه» ساخته شود. در این خبر آمده است که دست‌اندرکاران ساخت این فیلم بر سر مرگ کاترین در پایان رمان مشکل پیدا کرده‌اند و نگران‌اند که مخاطبان فیلم از این پایان تلخ استقبال نکنند و در فکر چاره‌ای برای حلّ این مشکل‌اند.
گفتنی‌ست که رمان «وداع با اسلحه» ابتدا به‌صورت پاورقی در مجلۀ «اسکریبنرز» چاپ می‌شده و در یکی از خبرهای کتاب «نوشتن با جوهر باروت» می‌خوانیم که پلیسِ شهرِ بوستون شماره‌ای از این مجله را، به‌خاطر بخشی از این رمان که در آن شماره چاپ و چاپش با اعتراضِ بعضی از مردم مواجه شده، در دکه‌های کتابفروشی این شهر ممنوع کرده است.
در خبری دیگر خودکشی پدر همینگوی اعلام می‌شود و یک خبر هم درباره این است که سینکلر لوئیس، نویسنده امریکایی برنده نوبل ادبیات، وقت رفتن برای گرفتن جایزه نوبل پیش‌بینی کرده است که همینگوی طی ده سال آینده این جایزه را می‌گیرد.
در یک خبر هم سخن از مردی‌ست که در اسپانیا خود را به جای همینگوی جا زده است.
ماجرای کُتک‌کاری همینگوی و مکس ایستمن، مقاله‌نویس چپ‌گرا، و ممنوعیتِ بودنِ رمان «داشتن و نداشتن» همینگوی در بعضی از کتابخانه‌های عمومی از دیگر خبرهایی‌اند که در کتاب «نوشتن با جوهر باروت» می‌خوانیم.
چنانکه اشاره شد، در خبرهای کتاب «نوشتن با جوهر باروت» گاهی سایه‌هایی از داستان‌ها و شخصیت‌های داستانی مخلوق ارنست همینگوی را می‌بینیم و با لحظه‌هایی مواجه می‌شویم که منشاء بعضی آثار او را به ما می‌نمایانند. نمونه‌اش خبری‌ست که در پی می‌آید و تداعی‌گر رمان «پیرمرد و دریا» است:
«امروز بعدازظهر، ارنست همینگوی، چارلز تامپسن و ناخدا جوزف راسل با قایق موتوری بزرگ ناخدا راسل به نام "آنیتا"، به مقصد هاوانا حرکت کردند.
آقای همینگوی که چند ماه پیش در نزدیک آب‌های کوبا نیزه‌ماهی صید می‌کرد، به‌تازگی مصمم شده است ماهی بزرگ‌تری نسبت به ماهی‌ای که در نخستین سفرش گرفته بود، صید کند.
به همین منظور هم ترتیب این سفر را داده است و با مهمان خود، آقای تامپسن، رهسپار آب‌هایی شدند که گفته می‌شود در آنجا نیزه‌ماهی‌ها در دسته‌های بزرگ پخش هستند. آقای همینگوی می‌گوید او تا وقتی که رکورد ماهیگیری را نزند راضی نمی‌شود.»
کتاب «نوشتن با جوهر باروت: اخبار ارنست همینگوی در روزنامه‌‌های روزگار او در آمریکا» در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down