کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات انگلیس | نوشته های روی تن
نوشته های روی تن شابک: 9786008582458 224 صفحه 240 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 نوشته جنت وینترسن میعاد بانکی علوم انسانی ادبیات ادبیات انگلیس

1,657,500 ریال 1,950,000 ریال

ناشر: طرح نقد

چاپ دوم

کتاب «نوشته‌های روی تن» نوشتۀ جِنِت وینترسن
کاوش و تأملی فلسفی و روان‌شناختی در مفهوم عشق، از خلال یک رمان. کتاب «نوشته‌های روی تن»، با عنوان اصلی Written on the Body، شرح کشف‌وشهودی احساسی و جسمانی است؛ کشف‌وشهودی که در مسیر عاشقیت‌هایی گوناگون و بعضاً نامتعارف رقم می‌خورد.
در کتاب «نوشته‌های روی تن» نه با یک رمان عاشقانۀ متعارف و معمولی و کلیشه‌ای و داستانی از نوع عاشقانه‌های سانتی‌مانتال، بلکه با رمانی مواجهیم که در آن، از خلال نقل عاشقی‌ها و عشق‌ورزی‌ها و احساسات و شورهای عاشقانه و نیز نقل فقدان و فراق، به کندوکاو در مفهوم عشق پرداخته می‌شود و این موضوع دستمایۀ تأمل قرار می‌گیرد که وقتی عاشق می‌شویم، وقتی به کسی عشق می‌ورزیم، چه حسی را تجربه می‌کنیم و چه در درون ما و بر جسم و جان ما و بین ما و دیگری می‌گذرد.
جِنِت وینترسن در کتاب «نوشته‌های روی تن» چشم‌اندازی نامعمول و نامتعارف را به روی مفهوم عشق و تجربۀ عشق می‌گشاید و ما را به نگریستن به عشق از این چشم‌انداز فرامی‌خواند تا از دریچۀ عشق به وجهی از روابط انسانی بنگریم.
متن اصلی کتاب «نوشته‌های روی تن» اولین بار در سال 1992 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «نوشته‌های روی تن»
جنت وینترسن در کتاب «نوشته‌های روی تن» تصورات و تلقی‌های معمول از مفهوم و معنای عشق را، از خلال یک رمان عاشقانۀ نامتعارف، به چالش می‌کشد.
راوی کتاب «نوشته‌های روی تن» یک راوی اول‌شخص است که نام و جنسیت‌اش در طول رمان فاش نمی‌شود. او در طول این رمان روابط گوناگونی را تجربه می‌کند و در جستجوی عشق و شناخت خود دست به تجربه‌های مختلفی می‌زند و از خلال این تجربه‌ها به ژرف‌کاوی عشق و نیز به خودکاوی می‌پردازد و می‌کوشد که خودش را بشناسد.
در کتاب «نوشته‌های روی تن» همراه با راوی بی‌نام و مبهم این رمان و تجربه‌های مرزی او در حیطۀ عشق، به هزارتوی عشق سفر می‌کنیم و ژرفای عشق و وجوه گوناگون آن را می‌کاویم.
کتاب «نوشته‌های روی تن» عرصه‌ای است برای واکاوی عشق و وصل و فراغ و فقدان از منظری متفاوت و غیرکلیشه‌ای. در این رمان، با آشنایی‌زدایی از مفاهیمی مواجهیم که در صحبت از عشق و موضوعات مرتبط با آن مطرح می‌شوند.
در بخشی از کتاب «نوشته‌های روی تن» می‌خوانید: «عشق باید ابراز شود. ساکن نمی‌ماند، ساکت نمی‌ماند، نیکو و متواضع نمی‌ماند، این‌گونه نیست که دیده شود اما شنیده نشود. نه، زبانت به تعریف و تمجید باز می‌شود؛ صدای بلندت لیوان را می‌شکند و آب جاری می‌شود. عشق محافظه‌کار نیست. صیادی‌ست در تعقیبِ شکار و آن شکار خودت هستی. ای لعنت به این بازی. چطور می‌توانی بازی‌ای را تحمل کنی که قوانینش مدام تغییر می‌کند؟ باید اسمم را آلیس بگذارم و با فلامینگوها کروکت بازی کنم. در سرزمین عجایب همه دغل‌بازند و خودِ عشق هم سرزمین عجایب است، مگر نه؟ عشق دنیا را می‌گرداند. عشق کور است. فقط محتاج عشق هستی... هیچ‌کس از دل‌شکستگی نمرده. با شرایط کنار می‌آیی. ازدواج که کنی شرایط عوض می‌شود. دل‌مشغولی‌های فرزندان وسط می‌آید. زمان درمانگر معرکه‌ای‌ست. هنوز منتظر مرد/ زن ایدئالت هستی؟ و شاید خیلی چیزهای ایدئال دیگر!
کلیشه‌ها مشکل‌ساز می‌شوند. احساسِ درست‌وحسابی، نیازمند ابرازِ درست‌وحسابی‌ست. اگر احساسم درست‌وحسابی نباشد، آن‌وقت باز هم می‌توانم عشق بناممش؟ عشق، به‌قدری وحشتناک است که تنها کاری که از دستم برمی‌آید این است که زیر سبد عروسک‌های بغلیِ صورتی‌ام بچپانمش و برای خودم کارت تبریکی بفرستم که رویش نوشته "نامزدی‌تان مبارک". اما من نامزد ندارم، من بدجور پریشانم. مصرانه نگاهم را می‌دزدم تا در دیدرس عشق نباشم. خواهان عشق آبکی، حرف‌های ناشیانه و حرکات پیش‌پاافتاده هستم؛ همان صندلیِ فرسودۀ مغروق در کلیشه‌ها. همه‌چیز امن‌وامان خواهد بود؛ پیش از من هم میلیون‌ها نفر ماتحتشان را روی این صندلی گذاشته‌اند. فنرهایش فرسوده شده، پارچه‌اش بدبوست و ظاهرش آشنا. دیگر نباید بترسم، نگاه کن، پدربزرگ و مادربزرگم هم روی آن صندلی نشسته‌اند؛ پدربزرگم با یقۀ آهارزده و کراواتِ راه‌راه، مادربزرگم با پیراهن ابریشمی سفیدی که کمی برای زندگی‌ای که زیرش پنهان کرده تنگ بوده. آن‌ها رویش نشسته‌اند، پدر و مادرم هم، حالا من هم خواهم نشست، مگر نه؟ دست‌هایم را دراز کرده‌ام (نه برای گرفتن دست‌هایت، که برای حفظ تعادل) و در عالم خواب به‌سوی آن صندلی قدم برمی‌دارم. چقدر خوشبخت خواهیم شد. همه چقدر خوشبخت خواهند شد. همه تا ابد به خوبی و خوشی زندگی خواهند کرد.»

دربارۀ جِنِت وینترسن، نویسندۀ کتاب «نوشته‌های روی تن»
جِنِت وینترسن (Jeanette Winterson)، متولد 1959، داستان‌نویس، روزنامه‌نگار، استاد دانشگاه و فیلمنامه‌نویس انگلیسی است.
وینترسن در آثارش به جنسیت و هویت جنسی و نیز رابطۀ انسان با فناوری می‌پردازد.
از وینترسن آثاری در حوزۀ ادبیات بزرگسال و کودک و ادبیات علمی – تخیلی منتشر شده است. روزنامه‌نگاری و تدریس نویسندگی خلاق از دیگر فعالیت‌های اوست.
وینترسن برای آثارش جوایز مختلفی گرفته و عضو انجمن سلطنتی ادبیات است.
از جمله آثار جنت وینترسن می‌توان به کتاب‌های «پرتقال‌ها تنها میوه نیستند»، «پادشاه کاپری»، «اشتیاق»، «نبرد خورشید»، «شکاف زمان»، «شجاعت همه‌جا به شجاعت فرامی‌خواند»، «روزهای کریسمس»، «چرا خوشبخت باشی، وقتی می‌تونی معمولی باشی؟»، «بارِ گران» و «هنر معترض» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «نوشته‌های روی تن»
کتاب «نوشته‌های روی تن» با ترجمۀ میعاد بانکی در انتشارات طرح نقد منتشر شده است.
میعاد بانکی، متولد 1371، مترجم ایرانی است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «مُردن»، «چرا خوشبخت باشی، وقتی می‌تونی معمولی باشی؟»، «گرسنگی: سرگذشت بدن (من)» و «وحشی» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده
از همین مترجم