صنعت شادی

صنعت شادی
The happiness industry

چگونه دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ تجاری، تندرستی را به ما عرضه کردند؟ این پرسش (که در عنوان فرعی کتاب هم درج شده است) بنیان و اساس بررسی موشکافانۀ روند صنعتی شدن یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های ما را شرح می‌دهد: احساسات.
سرتاسر کتاب مملو از نمونه‌های عینی و تاریخی مرتبط با این فرایند است که خواننده را در درک مطالب مطرح شده به خوبی یاری خواهد رساند. دیویس در آغاز به بررسی چگونگی آگاهی یافتن بشر بر احساس خود می‌پردازد و خواننده را با تضادهای آن با نهادهای دینی، ایدئولوژیکی، سیاسی و حتی اقتصادی جامعه آشنا می‌سازد. در گام بعدی از تنش‌ها و نتایج حاصل از این تضادها سخن می‌گوید و در ادامه، به روزگاری می‌رسد که این تنش‌ها جای خود را به سلطۀ آگاهانۀ اقتصاد بازار بر احساسات بشر داده است؛ عصری که به قول دیویس «دانشمندان به کشف دکمۀ خرید در مغز نزدیک شده‌اند، یعنی همان نقطه‌ای از مادۀ خاکستری که سبب می‌شود ما یک جنس را در سبد خریدمان قرار دهیم».
چنین «کشفی» البته پس از گذشت دهه‌ها، سبب شد تا استفادۀ مفرط از احساسات سبب برآمدن دیگر حسی شود که حتی نظام سرمایه‌داری را نیز با مشکلی عمده روبرو ساخت: خستگی و بیمارهای روان‌تنی. اوج‌گیری این مسأله در اوایل قرن بیست‌ویک حتی کار را به جایی رساند که نظام‌های اجتماعی و سیاسی، بنا بر گفتۀ نویسنده، با «بحران اقتدار» روبرو شدند و دست کم برخی از آن‌ها، گام‌هایی را در راستای ریشه‌یابی و بهبود این وضع برداشتند. ویلیام دیویس در سراسر «صنعت شادی» نگاهی بی‌طرفانه و علمی به این جریانات دارد، کناری می‌ایستد و بدون دخالت کردن، تنها خواننده را از چند و چون پرسش اولیه آگاه می‌سازد و قضاوت را بر عهدۀ خود آن‌ها می‌گذارد.

دربارۀ نویسنده: ویلیام دیویس (1976 م.)، استاد دانشگاه گلداسمیت لندن و متفکر حوزۀ جامعه‌شناسی و اقتصاد سیاسی

رتبۀ گودریدز: 6/3 از 5