زن پلید شابک: 9786227720686 206 صفحه 280 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 پلید ایرن نمیروفسکی احسان لامع علوم انسانی ادبیات ادبیات فرانسه

1,480,000 ریال 1,850,000 ریال

ناشر: نیلوفر

چاپ یکم

رمان «زن پلید» نوشتۀ ایرن نمیروفسکی
رمانی روان‌شناختی، جنایی و معمایی دربارۀ هراس از پیری و از دست دادن جذابیت جوانی. رمان «زن پلید» داستان اضطراب‌های تا سرحد جنون زنی‌ست که می‌خواهد همیشه زیبا و جوان و جذاب بماند.
ایرن نمیروفسکی در رمان «زن پلید» تراژدی زنانگی و جذابیت زنانه را، در معنایی کلیشه‌ای که جهان مردسالار از این مفهوم جا انداخته است، روایت می‌کند.
رمان «زن پلید» کندوکاوی است در ژرفای زنی که برای مقبول بودن و مقبول ماندن در جهانی مردانه و غرق در کلیشه‌های جنسیتی به هر دستاویزی چنگ می‌زند و فکر پیری همچون کابوسی همیشگی او را همه‌جا و در لحظه‌لحظۀ زندگی‌اش تعقیب می‌کند.
رمان «زن پلید» همچنین رمانی است که تقابل دنیای جوان و دنیای سالخورده را به نمایش می‌گذارد و داستان جوانانی را روایت می‌کند که قربانی خودخواهی‌ها و امیال و جاه‌طلبی‌های سالخوردگان شده‌اند و درصدد برآمده‌اند زندگی‌ هدر شده‌شان را از سالخوردگانی که زندگی‌شان را تباه کرده‌اند پس بگیرند.
رمان «زن پلید» رمانی است که شخصیت‌کاویِ‌ ماهرانۀ رمان‌های روان‌شناختی و جذابیت و کشش رمان‌های معمایی را باهم دارد.
گفتنی‌ست که نام اصلی این رمان، چنانکه احسان لامع در مقدمه‌اش بر ترجمۀ فارسی آن اشاره کرده، «ایزابل» (Jézabel) است که بنا به توضیحی که در همین مقدمه آمده، برگرفته از شخصیتی در بخش عهد عتیق «کتاب مقدس» است و از آن برداشت‌هایی مختلف می‌توان داشت.

مروری بر رمان «زن پلید»
شخصیت اصلی رمان «زن پلید» زنی‌ست زیبا و میانسال به نام گلادیز آیزناخ که پسری بیست‌ساله، به نام برنارد ماتین، را کشته و به همین دلیل در دادگاه محاکمه می‌شود.
از شواهدی که به دست دادگاه آمده چنین برمی‌آید که برنارد معشوق گلادیز بوده است اما گلادیز خود چنین چیزی را رد کرده و گفته رابطۀ عاشقانه‌ای با مقتول نداشته است.
رمان «زن پلید» با حضور گلادیز در دادگاه و محاکمۀ او به‌‌اتهامِ قتل برنارد ماتین آغاز می‌شود و سپس زندگی گلادیز را، از آغاز تا وقتی که مرتکب این قتل شده است، روایت می‌کند. اینکه گلادیز واقعاً چرا برنارد ماتینِ بسیار کوچکتر از خود را کشته و آن‌ها چطور باهم آشنا شده‌اند و کشمکش بین‌شان بر سر چه بوده است، معمایی است که گره آن باید با رجوع به گذشتۀ گلادیز گشوده شود.
عنصر مرکزی رمان «زن پلید» ویژگی‌ای است که زنانگی و زیبایی و جذابیت زنانه، در تاریخ و فرهنگی که مردها در آن دست بالا را دارند، با آن تعریف می‌شود و شخصیت اصلی رمان برای حفظ همین ویژگی است که می‌جنگد و از وحشتِ از دست دادن آن است که شب و روز، خواب و خوراک ندارد.
گلادیز رمان «زن پلید» زنی‌ست زیبا و اغواگر با همۀ ویژگی‌های کلیشه‌ای که جهان مردانه برای جذابیت زنانه تعریف می‌کند. او زنی ثروتمند است که زمانی شوهر داشته و بعد از مرگ شوهرش هر دم دل به مردی سپرده و عمرش را بر سرِ عشق‌ورزی و اغوای مردان گذاشته است. پول و زیبایی دو عاملی هستند که مردان را به‌جانب گلادیز می‌کشانند. سالها اما می‌گذرند و گلادیز به سالخوردگی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود و این وحشت بزرگ زندگی اوست و همین وحشت و تقلای گلادیز برای مقبول ماندن در چشم مردان و حفظ جوانی و زیبایی و جذابیت خود است که طرح‌وتوطئۀ رمان «زن پلید» را شکل می‌دهد.
از طرفی گلادیز دختری به نام ماری ترز دارد و کشمکش او با دخترش و سرنوشت تراژیک این دختر، دیگر ماجرایی است که در رمان «زن پلید» نقشی مهم و تعیین‌کننده در فرجام رمان ایفا می‌کند.
ایرن نمیروفسکی در رمان «زن پلید» با ظرافت و نکته‌سنجی و قصه‌پردازی‌ای ماهرانه به ژرفکاوی زنی پرداخته است که کلیشه‌های جنسیتی اضطرابی عمیق را در وجودش نهادینه کرده‌اند و او، تسلیم این کلیشه‌ها، تقلا می‌کند که جذاب بماند و همین تقلا کارش را به جنون و تقلب و جعل و جنایت می‌کشاند.

دربارۀ ایرن نمیروفسکی، نویسندۀ رمان «زن پلید»
ایرن نمیروفسکی (Irène Némirovsky)، متولد 1903 و درگذشته به سال 1942، داستان‌نویس اوکراینی بود. نمیروفسکی در دوران امپراتوری روسیه در کی‌یف متولد شد و با وقوع انقلاب 1917 در روسیه مجبور شد با خانواده‌اش از این کشور مهاجرت کند. او و خانواده‌اش ابتدا به فنلاند و سپس به فرانسه رفتند و ساکن پاریس شدند.
نمیروفسکی بیش از نیمی از عمرش را در فرانسه گذراند و آثارش را به زبان فرانسوی نوشت اما نتوانست تابعیت فرانسه را بگیرد. او، که تباری یهودی داشت، در زمان اشغال پاریس به دست نیروهای آلمان نازی در دورۀ جنگ جهانی دوم مجبور شد با همسر و دو دخترش از پاریس فرار کند اما در سال 1942 نازی‌ها او را بازداشت و در اردوگاه مخوف آشویتس زندانی کردند و نمیروفسکی در همان سال، در سی‌ونُه‌سالگی، در آشویتس درگذشت.
از ایرن نمیروفسکی، پیش از مرگش، بیش از ده کتاب منتشر شده بود. نام او در سال 2004، با انتشار کتاب «سوییت فرانسوی» که دختر نمیروفسکی متن نیمه‌کاره و ناتمام آن را میان دست‌نوشته‌های مادرش پیدا کرده بود، دوباره در جهان بر سر زبان‌ها افتاد و این کتاب با استقبالی چشمگیر روبه‌رو شد و رتبۀ پرفروش‌ترین کتاب و نیز جایزۀ رنودو را از آن خود کرد. این اولین بار بود که جایزۀ رنودو بعد از مرگ نویسنده‌ای به او تعلق می‌گرفت.
از دیگر آثار ایرن نمیروفسکی می‌توان به رمان «شرابِ تنهایی» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «زن پلید»
رمان «زن پلید» با ترجمه و مقدمۀ احسان لامع در انتشارات نیلوفر منتشر شده است. اساس این ترجمه، متن انگلیسی رمان بوده است.
احسان لامع، متولد 1356، مترجم ایرانی است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «روانشناسی خواب»، «نامه‌های ارنست همینگوی»، «خاطرات مسکو: زندگی روشنفکران در دوران استالین»، «داشتن و نداشتن»، «تنهایی پرهیاهو» و «خورشید همچنان می‌دمد» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده
از همین مترجم