کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکا | گذرگاه تاریک
گذرگاه تاریک شابک: 9786225696112 232 صفحه 310 گرم قطع: رقعی نوع جلد: گالينگور تیراژ: 1000 گذرگاه تاریک دیوید گودیس محمود گودرزی علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکا

1,750,000 ریال 2,500,000 ریال

ناشر: برج

چاپ یکم

رمان «گذرگاه تاریک» اثر دیوید گودیس
یک رمان جناییِ نوآر دربارۀ مردی که بی‌جرم ‌و ‌بی‌جنایت متهم به قتل شده است. رمان «گذرگاه تاریک»، با عنوان اصلی Dark Passage، رمانی‌ست دربارۀ مردی که قانون و پلیس او را بی‌حیثیت کرده‌اند؛ رمانی که در آن، از خلال یک داستان مهیج جنایی و پر از تعلیق، تصویری از جامعه‌ای تباه به‌دست داده می‌شود که در آن انسانی بی‌گناه مجبور می‌شود برای اعادۀ حیثیتِ از دست رفته‌اش، به‌رغم مِیلیش، دست به خشونت بزند چون قانون و پلیس پشت او نیستند.
براساس رمان «گذرگاه تاریک» فیلمی به همین نام و با بازی همفری بوگارت و لورن باکال، بازیگران مشهور سینمای کلاسیک امریکا، ساخته شده است؛ فیلمی به‌کارگردانی دلمر دیوز که ویژگی شاخص آن استفاده از نمای دیدگاه در فیلمبرداری، یعنی گرفتن نماها از منظر شخصیت اصلی، در یک‌سوم ابتدایی فیلم است.
رمان «گذرگاه تاریک» دستمایۀ اقتباسی تلویزیونی نیز قرار گرفته است.
متن اصلی رمان «گذرگاه تاریک» اولین بار در سال 1946 منتشر شده است.

مروری بر رمان «گذرگاه تاریک»
وینسنت پاری، شخصیت اصلی رمان «گذرگاه تاریک»، کارمند آرام و بی‌آزارِ یک مؤسسۀ اوراق بهادار در سان‌فرانسیسکو است. او اهل خشونت نیست و دنبال دردسر هم نمی‌گردد. وینسنت با زنش اختلاف داشته است. او و زنش رابطۀ خوبی باهم نداشته و هیچ‌کدام هم به یکدیگر وفادار نبوده‌اند اما این‌ها به‌معنای آن نیست که وینسنت زنش را کشته است اگرچه قتل زنِ وینسنت طوری طراحی و صحنه‌سازی شده که وینسنت قاتل به‌نظر برسد. او متهم به قتل همسرش می‌شود. شواهد علیه وینسنت است. تلاش وکیل او برای اثبات بی‌گناهی‌اش به جایی نمی‌رسد و وینسنت، به‌جرم قتل، حبس ابد می‌گیرد و به زندان سان‌کوئنیتن فرستاده می‌شود.
وینسنت پاری مردی‌ست با گذشته‌ای سخت. او یتیم بوده و بخشی از نوجوانی‌اش در یک مرکز بازپروری گذشته است. خُرده‌خلاف‌هایی در سوابقش هست و به خدمت سربازی هم نرفته چون از خدمت معاف شده است. بااین‌حال دادگاه، وقتی او را به‌‌اتهام قتل زنش محاکمه می‌کند، پای خدمت‌نرفتنش را هم وسط می‌کشد و به آن هم گیر می‌دهد. روزنامه‌ها همین قضیه را دست می‌گیرند و می‌نویسند که وینسنت یک فراری از خدمت است.
خلاصه اینکه همه‌چیز علیه وینسنت است و او باید باقی عمرش را در زندان بگذراند. اما در ادامۀ رمان «گذرگاه تاریک» می‌بینیم که وینسنت از زندان فرار می‌کند و این تازه آغاز ماجراست. او درصدد است که قاتل زنش را پیدا و از خودش اعادۀ حیثیت کند. در این میان پای ماجرایی عاشقانه هم وسط می‌آید. زنی، به نام آیرین، وینسنت را بعد از فرار از زندان پناه می‌دهد و از چشم پلیس مخفی نگه می‌دارد. عشقی بین وینسنت و آیرین درمی‌گیرد اما وینسنت اول باید قاتل زنش را پیدا کند و جستجوی قاتل از یک‌سو و لزوم مخفی‌ماندن از چشم پلیس و شناخته‌نشدن موقعیتی پیچیده و غریب را برای وینسنت رقم می‌زند. از طرفی یک زن دیگر، به نام مج، هم هست که برای وینسنت دردسر درست می‌کند.
سرانجامِ وینسنت پاری در رمان «گذرگاه تاریک» چه خواهد شد؟ این را با خواندن کامل این رمان مهیج درخواهید یافت.
دیوید گودیس در رمان «گذرگاه تاریک» ما را با خود در یک جامعۀ شهری تباه و پر از جرم و جنایت و خشونت و بی‌عدالتی می‌گرداند.
در بخشی از رمان «گذرگاه تاریک» می‌خوانید: «بعد از یک ساعت، تپه‌ها جای خود را به گستره‌ای دیگر از سبز روشن دادند. جاده‌ای نبود، خانه‌ای نبود، هیچ. پاری از سبز روشن گذشت، رفت سمت سبز تیره. منطقه‌ای با درختان انبوه بود و او سعی کرد حدس بزند آن طرفش چیست. به عقب نگاه کرد، می‌دانست تقسیمات زمینی راهنمای خوبی خواهند بود و نخواهند گذاشت دور خودش بچرخد. وارد جنگل شد.
بیش از یک ساعت در جنگل بود. سریع حرکت می‌کرد. بعد رنگ زرد روشن زیادی دید که از میان سبز تیره راهش را باز می‌کرد. معنی‌اش این بود که به‌زودی از آن سر جنگل بیرون می‌آمد. از حالا نوار زرد مایل به سفیدی می‌دید و می‌دانست که جاده است.
کنار جاده به درختی تکیه داد و منتظر ماند. می‌خواست کامیون یا اتومبیلی ببیند و درعین‌حال می‌ترسید چنین چیزی ببیند. همان‌طور سیگار روشن‌نشده را می‌مکید. به آن طرف جاده نگاه کرد و ادامه‌ی جنگل را دید. خیلی خب، کاش اتومبیلی بیاید. کاش اتفاقی بیفتد.
حدود چهل دقیقه هیچ اتفاقی نیفتاد. بعد صدایی شنید که به این سمت جاده می‌آمد و متعلق به اتومبیلی بود. لحظه‌ای دچار ترسی غریزی شد و رویش را برگرداند تا باز بپرد توی جنگل. فوران روحیه‌ی قماربازی ترسش را کنار زد و دوید و رفت وسط جاده. اتومبیل را دید که به‌سمتش می‌آمد.»

دربارۀ دیوید گودیس، نویسندۀ رمان «گذرگاه تاریک»
دیوید لوب گودیس (David Loeb Goodis)، متولد 1917 و درگذشته به سال 1967، داستان‌نویس و فیلمنامه‌نویس امریکایی بود. شهرت او به‌خاطر داستان‌های جناییِ نوآرش بود.
کارگران فقیر، آدم‌هایی که به‌ناحق به آن‌ها اتهام زده شده، فراری‌ها و قاتل‌ها شخصیت‌های اصلی آثار جنایی گودیس هستند.
از آثار دیوید گودیس می‌توان به رمان‌های «به پیانیست شلیک کن»، «زخمی‌ها و کشته‌ها»، «عقب‌نشینی از فراموشی» و «جمعۀ سیاه» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «گذرگاه تاریک»
رمان «گذرگاه تاریک» با ترجمۀ محمود گودرزی در نشر برج منتشر شده است.
محمود گودرزی، متولد 1356، مترجم ایرانی است. او فارغ‌التحصیل کارشناسی ادبیات فرانسه از دانشگاه تهران است. از گودرزی ترجمه‌های مختلفی از ادبیات داستانی کلاسیک و مدرن جهان منتشر شده که بعضی از آن‌ها عبارتند از: «کاندید یا خوش‌باوری»، «سفرهای گالیور»، «پی‌یر و ژان»، «ژنرال ارتش مرده»، «دراکولا»، «شکار و تاریکی»، «اتاق قرمز»، «شاهین مالت»، «بَری لیندون»، «به پیانیست شلیک کن» و «عُقاب».
گودرزی همچنین آثاری را در زمینۀ کتاب کودک و نوجوان، زندگی‌نامه و ادبیات نمایشی به فارسی ترجمه کرده‌ است که از آن جمله می‌توان به کتاب‌های «سندباد (سفر به سوی خطر)»، «محمد علی: سلطان رینگ»، «گابریل گارسیا مارکز»، «جرم داریم تا جرم» و «وودی آلن» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down