نمایشنامه غمانگیز پدر در سه پرده نوشته شدهاست. ماجرای نمایشنامه نیز همچون زندگی واقعی نویسنده آن، استریندبرگ، است. در مورد اختلاف بین زن و شوهر. آن دو بر سر تربیت فرزند اختلاف دارند. زن میخواهد دختر هنرمند شود و شوهر که کاپیتانی ارتش است معلمی را برای دخترش برگزیده است. مشاجرا آن دو بالا میگیرد، کاپیتان میگوید چون زنان بعد از ازدواج حقوق خود را به شوهر واگذار میکنند، پس حرف اول و آخر را شوهر میزند و آنها باید به حرف او گوش بدهند. پس لورا، همسر کاپیتان تصمیم میگیرد کاری کند تا ثابت کند کاپیتان عقلش را از دست داده ...
نمایشنامه پدر در زمان اوج بحران روابط خانوادگی استریندبرگ نوشته شده و به همین دلیل متأثر از حال روحی او در آن زمان است. در این نمایشنامه مردان را موجوداتی مظلوم نشان میدهد که حقوقشان با نیرنگ زنان به خطر میافتد، چیزی نقطه مقابل دیدگاه فمینیستی.
ادامه keyboard_arrow_down