لنگرگاهی در شن روان
شش مواجهه با سوگ و مرگ
نویسنده: رالف والدو امرسون ، راینر ماریا ریلکه ، چیما ماندا انگوزی آدیچی
مترجم: الهام شوشتری زاده
ناشر: اطراف
دسته بندی: جستار و مقاله
1,336,000 ریال
کتاب «لنگرگاهی در شن روان» نوشته «گروهی از نویسندگان»
شش مواجهه با سوگ و مرگ
کتاب «لنگرگاهی در شن روان» نوشته «گروهی از نویسندگان» کتابی تأثیرگذار درباره مرگ عزیزان و چگونگی مواجهه با مرگ است. همه ما در زندگی نگران مرگ عزیزانمان هستیم. وقتی مرگ برای اعضای خانواده و بهترین دوستانتان اتفاق میافتد چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا زندگی را تمام شده فرض میکنید؟ آیا دیگر میلی به ادامه روزهای زندگی بدون آنها ندارید؟ افراد در این مواقع دچار احوالاتی میشوند که برایشان تازگی دارد. در بیشتر مواقع انسانها به دلیل سنگینی غم از دست دادن نمیدانند چطور با احوالات جدید خودشان کنار بیایند. کتاب «لنگرگاهی در شن روان» از زبان شش نویسنده به شرحی درباره سوگ و چگونگی مواجهه با آن میپردازد. هر نویسنده در قالبی جداگانه مانند: نامهنگاری، جستار و خاطرهنویسی مطالبی برای خواننده نوشته است. مطالب، درباره تجربه مرگ و احساسات و احوالاتی هستند که پس از از دست دادن عزیزان افراد تجربه میکنند. امروزه که پاندمی کرونا سایهاش را بر سر جهان گسترده، سوگواری انسانها را نیز تحتالشعاع قرار داده است. دیگر افراد برای مرگ عزیزان نمیتوانند دورهم جمع شوند، فرصت دلداریها و با هم عزاداری کردن از بین افراد رفته است و چالشی جدید به وجود آمده است. کتاب «لنگرگاهی در شن روان» میان درد مشترک افراد در زمانها و مکانهای مختلف ارتباط برقرار میکند تا افراد بیشتر با این مقوله آشنا شوند.
درباره کتاب «لنگرگاهی در شن روان»
کتاب «لنگرگاهی در شن روان» روبهرویی و مواجه با مرگ از شش فرد شناختهشدهی دنیای ادبیات را برای شما بیان میکند. هر تجربه از نویسندگان در قالبی متفاوت برای خواننده بیان شده است. جستار «یادداشتهای سوگ» به روایت چیما ماندا انگزی آدیچی. او از تجربه فقدان پدرش در زمان کرونا حرف میزند. یادداشتهایی که تجربه عزاداری را دگرگون کرده است. او در تنهایی ناخواسته باید سوگ و فقدان پدرش را در انزوا به سر کند. شیوهای که برای همه مردم دنیا نا آشنا و متفاوت بوده است.
«درنگ تاریک» گزیدهای از نامههای راینر ماریا ریلکه برای عرض تسلیت به دوستان و آشنایانش نوشته شده است. در این نامهها ریلکه از تجربه سوگ و مواجهه با مرگ برای خواننده حرف میزند. بهتر است بدانید: نامههایی که در کتاب میخوانید بخشی از مجموعه نامههای ریلکه است و ترجمه کامل مجموعه نامهها نیست.
جستار«پس از زندگی» به قلم جون دیدن است که درباره مرگ همسرش نوشته شده است. این جستار ابتدا به صورت مستقل در نیویورک تایمز منتشر شده و همچنین با تغییر در کتاب «سال اندیشهی جادویی» هم به چاپ رسیده است. (از کتاب سال اندیشهی جادویی دو ترجمه فارسی در بازارکتاب ایران منتشر شده است.) آنچه شما خوانندگان در کتاب حاضر میخوانید ترجمهی منتشر شده در نیویورک تایمز است که قبلا به فارسی انتشار نیافته است.
جستار «آکواریوم» از الکساندر همن است. همن درباره سوگ دختر خردسالش ایزابل جستاری نوشته است که نسخه خلاصۀ جستار در نیویورکر منتشر شده است. حدود دو سال بعد نویسنده نسخهای بلندتر و البته کم نظیر را در قالب مجموعه جستار خود زندگینامه در کتاب «زندگیهای من» منتشر کرد که تکاندهنده است. آکواریوم در کتاب حاضر نسخه بلند نویسنده است.
«تجربه» دیگر نوشتهی کتاب است از رالف والدو امرسون. تجربه امرسون هم نتیجه تفکر عمیق و بلندمدت او درباره سوگ پسر خردسالش است. البته امرسون بیشتر به مقوله کلی سوگ میپردازد و اشارههای اندکی به تجربه مرگ پسرش دارد. اما آنچه مسلم است مرگ فرزندش و مصیبت شخصی که بر او وارد شده سبب اندیشیدن او به ارتباط زندگی شده است.
«قصه بیوه زن» هم ترجمهای است از خرده روایتها و خاطرهپردازیهای جویس کرول اوتس. اوتس هم از تجربه مرگ شوهرش صحبت میکند. او کتابی هم درباره سوگ شوهرش نوشته که تاکنون به فارسی منتشر نشده است.
در برشی از کتاب «لنگرگاهی در شن روان» میخوانیم:
«چون پدرم را خیلی زیاد، خیلی آتشین، خیلی لطیف دوست داشتم، همیشه ترسِ چنین روزی پسِ ذهنم بود. اما گولِ وضع خوب سلامتیاش را خورده بودم و فکر میکردم هنوز وقت داریم. فکر میکردم وقتش هنوز نرسیده. برادرم کِنه میگوید "مطمئن بودم بابا بیشتر از نود سال عمر میکند". همهمان مطمئن بودیم. اما نکند ته دلم حقیقتی را که یکسره منکرش بودم حس میکردم؟ نکند روحم یکجورهایی خبر داشت و به خاطر همین وقتی شنیدم ناخوش است نگرانی به دلم چنگ انداخت؟ نکند آن پردهی معلق تارکنندهای که روی قلبم افتاده بود و نه میتوانستم اسمی رویش بگذارم و نه میتوانستم کنارش بزنم به خاطر همین بود؟ در خانوادهی ما، آن کسی که مدام نگرانِ همه است منم. اما این بار نگرانیام حتی در مقیاس خودم هم شدید بود. درمانده بودم. آرزو میکردم فرودگاههای نیجریه باز بودند تا بروم لاگوس و از لاگوس با هواپیما بروم آسابا و از آنجا با ماشین به شهرمان بروم که یک ساعتی با آسابا فاصله داشت تا پدرم را ببینم. پس میدانستم. آنقدر به پدرم نزدیک بودم که میدانستم، بی اینکه بخواهم بدانم، بی اینکه کاملاً بدانم که میدانم. وقتی چنین چیزی که این همه وقت ازش میترسیدهای بالاخره میآید، میان بهمن احساساتت نوعی آسودگیِ تلخ و تحملناپذیر هم هست. این حس آسودگی به یکجور تهاجم میماند و فکرهایی با خودش میآورد که به طرز غریبی خصمانهاند. دشمنان بههوش باشند. بدترین اتفاقِ ممکن افتاده؛ پدرم مرده؛ حالا جنونم خودش را عیان میکند.»
درباره نویسندگان کتاب «لنگرگاهی در شن روان»
چیماماندا انگزی آدیچی: نویسنده نیجریهای، رالف والدو امرسون: نویسنده و فیلسوف آمریکایی، جویس کرول اوتس: نویسنده و شاعر آمریکایی، جون دیدیون: نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی، راینر ماریا ریلکه: شاعر آلمانی، الکساندر همن: نویسنده آمریکایی ـ بوسنیایی.
درباره ترجمه فارسی کتاب «لنگرگاهی در شن روان»
کتاب «لنگرگاهی در شن روان» با عنوان فرعی «شش مواجهه با سوگ و مرگ» توسط «الهام شوشتری زاده» به فارسی ترجمه شده است. نشر اطراف چاپ و نشر کتاب را برای علاقهمندان به عهده داشته است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | نظریه و نقد ادبی |
موضوع فرعی: | جستار و مقاله |
زبان: | فارسی |
قطع: | وزیری |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 192 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک