تابستانی با پروست شابک: 9786004903271 104 صفحه 130 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1000 تابستانی پروست ماتیاس چوکه ناصر غیاثی علوم انسانی نظریه و نقد ادبی یادداشت ها و نامه ها

510,000 ریال 600,000 ریال

ناشر: فرهنگ نشر نو

چاپ یکم

کتاب «تابستانی با پروست» نوشتۀ ماتیاس چوکه
کتابی کوچک‌ و جمع‌وجور درباب یک رمان بزرگ و عریض‌وطویل. کتاب «تابستانی با پروست»، با عنوان اصلی Ein Sommer mit Proust، دربارۀ یک چالش آشنا برای رمان‌خوان‌ها و مخصوصاً نویسنده‌ها و متخصصان ادبیات است: چالش خواندن کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست؛ رمانی طولانی و سخت‌خوان که معروف است به اینکه کمتر کسی از پس خواندن آن تا به آخر برآمده است؛ رمانی که درباره‌اش زیاد حرف می‌زنند اما تعداد کسانی که آن را از اول تا آخر خوانده‌اند زیاد نیست.
ماتیاس چوکه در کتاب «تابستانی با پروست» چالش پروست‌خوانی را دستمایۀ نگارش کتابی کوتاه و طنزآمیز در نقد و تفسیر کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» قرار داده است.
کتاب «تابستانی با پروست» شرح مواجهۀ نقادانه و طنزآمیز یک نویسندۀ سوئیسی معاصر با رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» است؛ مواجهه‌ای جسورانه که هم مفرح است و هم بیانگر حس واقعی یک نویسنده دربارۀ رمانی مشهور که امروزه از مهمترین کلاسیک‌های مدرن عالم ادبیات به‌حساب می‌آید.
متن اصلی کتاب «تابستانی با پروست» اولین بار در سال 2017 منتشر شده است.

مروری بر کتاب «تابستانی با پروست»
چنانکه پیش‌تر اشاره شد، کتاب «تابستانی با پروست» کتابی کوتاه است. اینکه ماتیاس چوکه در حجمی این‌همه کم، از رمانی این‌همه طولانی سخن گفته است خود نشانه‌ای از رندی و شوخ‌طبعی او در مواجهه با رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست است. کوتاهی کتاب «تابستانی با پروست» را می‌توان نقیضۀ طولانی بودن کتابی قلمداد کرد که چوکه دارد از آن سخن می‌گوید و می‌کوشد آن را، به هر بدبختی‌ای که شده، تا آخر بخواند تا بر اضطراب ناشی از نخواندن اثری مهم غلبه کند.
چوکه در کتاب «تابستانی با پروست»، ضمن صحبت از رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» و تجربۀ خواندن این رمان، بیانگر اضطرابی است که هر نویسنده و ادیبی، بابت نخواندن یک اثر ادبی مشهور و مهم، به آن دچار می‌شود. این اضطراب، مشخصاً در مورد رمان «در جستجوی زمان از دست رفته»، یک اضطراب شایع و رایج است چون خواندن این رمان طولانی کار آسانی نیست و هر نویسنده‌ای که این رمان را نخوانده است می‌ترسد که روزی لو برود و آبرو و اعتبار ادبی‌اش، از این بابت که هنوز رمانی این‌همه معروف و مهم را نخوانده است، زیر سؤال برود. ماتیاس چوکه را هم همین اضطراب، در حوالی شصت‌سالگی، به خواندن رمان پروست واداشته است. او در کتاب «تابستانی با پروست»، همین‌طور که نق می‌زند و از مطول بودن و ملال‌انگیز بودن کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» می‌نالد، به خواندن این کتاب ادامه می‌دهد و سرانجام تمامش می‌کند و به این نتیجه می‌رسد که: «آنچه را که آدم باید خوانده باشد، نباید خوانده باشد.»
البته چوکه در کتاب «تابستانی با پروست» اذعان می‌کند که رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» حاوی پاره‌هایی درخشان و لذتبخش است و می‌گوید که از خواندن بخش‌هایی از این رمان به وجد آمده است اما پروست‌خوانی در مجموع برایش تجربه‌ای ملال‌انگیز و طاقت‌فرسا و هولناک است. از نظر چوکه رمان پروست «کتاب دهشت‌باری است همراه با پاره‌هایی محشر».
کتاب «تابستانی با پروست» به‌صورت مجموعه‌ای از ایمیل‌هایی نوشته شده که نویسنده – راویِ این کتاب، حین خواندن رمان «در جستجوی زمان از دست رفته»، برای این و آن می‌فرستد. مخاطبانِ ایمیل‌های او افرادی مختلف، از مترجم گرفته تا پروست‌شناس و... ، هستند. چوکه در این ایمیل‌ها، هم از رمان پروست حرف می‌زند و هم شمه‌ای از احوال شخصی‌اش را در ایام پروست‌خوانی بیان می‌کند و از روزهایی می‌نویسد که نمی‌تواند چیزی بنویسد. او همچنین در کتاب «تابستانی با پروست» از نویسنده‌ای حرف می‌زند که رقیب اوست و اخبار موفقیت‌هایش هر روز در نشریات چاپ می‌شود و چوکه گویی دربرابر موفقیت‌های این رقیب، به نوعی حسد و اضطراب دچار است.
چوکه در کتاب «تابستانی با پروست» دارد ترجمۀ آلمانی رمان پروست را می‌خواند و گاهی شک می‌کند که شاید ایراد از ترجمه است و همچنین از غلط‌های چاپی فراوانی که در کتابش هست و فرایند خواندن را دچار اخلال می‌کند.
در کتاب «تابستانی با پروست»، ضمن نقد کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته»، به ظرافت‌های این رمان و طنز خاص پروست در آن نیز اشاره شده است اما این‌ها همه باعث نمی‌شود که چوکه درنهایت از موضع منفی خود در قبال این رمان کوتاه بیاید.
از کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» معمولاً در کنار کتاب «اولیس» جیمز جویس نام می‌برند و این هردو رمان را سرآغاز رمان مدرن می‌دانند. چوکه اما در کتاب «تابستانی با پروست» با این دیدگاه مخالفت می‌ورزد و معتقد است که رمان پروست آن خصلت حقیقتاً مدرن و رادیکال رمان جویس را ندارد و اتفاقاً برعکس، پایبند به سنت‌های ادبی گذشته است.
کتاب «تابستانی با پروست» را از منظری می‌توان نوعی درافتادن با قدرت و شورش حاشیه علیه متن و مرکز، در حیطۀ ادبیات، تلقی کرد. ماتیاس چوکه در این کتاب، که به‌مثابه حاشیه‌ای کوچک و کم‌حجم بر متن رمانی بزرگ و طویل نوشته شده، به این متن حمله می‌کند و با آن درمی‌افتد.
نوک پیکان حملۀ چوکه در کتاب «تابستانی با پروست» همچنین متوجه آن دسته از هواداران پروست است که کورکورانه از این حکم که کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» یک شاهکار است تبعیت می‌کنند و، بی‌آنکه خودشان این رمان را خوانده باشند، چنان رعب و وحشتی را در فضای ادبی، پیرامون رمان پروست، حاکم کرده‌اند که کسی جرأت نکند بگوید از این رمان خوشش نیامده است.
کتاب «تابستانی با پروست» ممکن است خیال خیلی‌ از کسانی را که هنوز کتاب «در جستجوی زمان از دست رفته» را نخوانده‌اند راحت کند و اضطراب حاصل از نخواندن این رمان را در آن‌ها از بین ببرد اما چه‌بسا بعضی هم که استقلال رأی را ترجیح می‌دهند، با خواندن کتاب چوکه ترغیب شوند خودشان هم کتاب پروست را بخوانند تا ببینند چقدر از حرفهای چوکه دربارۀ این رمان، از نظر آن‌ها هم درست و چقدر از آن‌ حرفها از نظرشان نادرست است.
کتاب «تابستانی با پروست» را همچنین می‌توان به‌منزلۀ نوعی آموزش غیرمستقیم تفکر نقادانه به‌حساب آورد. چوکه در این کتاب، شهامت و جسارت مواجهۀ مستقل و صادقانه و نقادانه با آثار ادبی بزرگ و مشهور را در ما برمی‌انگیزد و یادآور می‌شود که با همه‌چیز می‌توان نقادانه مواجه شد.

دربارۀ ماتیاس چوکه، نویسندۀ کتاب «تابستانی با پروست»
ماتیاس چوکه (Matthias Zschokke)، متولد 1954، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و فیلمساز سوئیسی است. از آثار او می‌توان به رمان «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «تابستانی با پروست»
کتاب «تابستانی با پروست» با ترجمۀ ناصر غیاثی، به‌همراه یادداشتی از مترجم و ترجمۀ فارسی متنی که نویسنده آن را به‌عنوان تکمله‌ای بر این کتاب نوشته و در یکی از رونمایی‌های آن خوانده بوده است، در نشر نو منتشر شده است.
ناصر غیاثی، متولد 1336 در شهر خُمامِ استان گیلان، مترجم و داستان‌نویس ایرانی است. غیاثی آثار مختلفی را از زبان آلمانی به فارسی ترجمه کرده است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «دستیار»، «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» و «چنان ناکام که خالی از آرزو» و از آثار تألیفی‌اش می‌توان به مجموعه داستان «تاکسی‌نوشت‌ها» اشاره کرد. غیاثی به‌خاطر این مجموعه داستان، در سال 1386، جایزۀ کتاب سال طنز را از حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی دریافت کرده است.

ادامه keyboard_arrow_down