کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات روسیه | شوهر حسود
شوهر حسود شابک: 9786004058674 94 صفحه 180 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 شوهر حسود فیودور داستایفسکی سبحان اسماعیلی سیگارودی علوم انسانی ادبیات ادبیات روسیه

840,000 ریال 1,200,000 ریال

ناشر: ثالث

چاپ سوم

کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» اثر فیودر داستایفسکی
دو اثر از داستایفسکیِ متقدم. کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» شامل ترجمۀ فارسی دو قصه از فیودور داستایفسکی است که هردو از قصه‌های اولیۀ او هستند.
کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» داستایفسکی را در اوایل راه نویسندگی‌اش به ما می‌نمایاند و نشان می‌دهد که از همان دوران اول نویسندگی داستایفسکی، بارقه‌های نبوغ و حساسیت به مسائل اجتماعی و انسانی و کشمکش‌های بنیادین درونی و روان‌شناختی در نوشته‌های او نمایان بوده است؛ نبوغ و حساسیتی که با هرچه پخته‌تر شدن داستایفسکی، خود را بیشتر در آثار او عیان کردند و عمیق‌تر و پرورده‌تر شدند.
کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» کتابی است که بخشی از خط سِیرِ کار ادبی داستایفسکی را در دوران اولیۀ داستان‌نویسی‌اش به ما می‌نمایاند.
براساس قصۀ «شوهر حسود» از این کتاب، فیلم و تئاتر هم ساخته شده است.

مروری بر کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه»
آن‌چه در کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» می‌خوانید، چنانکه پیش‌تر نیز اشاره شد و از عنوان کتاب هم پیداست، ترجمۀ فارسی دو قصه از داستایفسکی است. داستایفسکی در این هردو قصه، قریحۀ طنزپرداز و نگاه نقادانۀ خود به جامعه و نیز دغدغه‌ها و اضطراب‌ها و تشویش‌های انسانی و روان‌شناختی را به نمایش می‌گذارد.
قصه‌های کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» قصه‌هایی طنزآمیز و نقادانه‌اند که در عین نقد جامعه‌ای که داستایفسکی در آن می‌زیست، مسائلی را پیش می‌کشند که هر انسانی، فارغ از زمان و مکان، با آن‌ها آشنا و چه‌بسا به‌نحوی با آن‌ها درگیر است. از همین رو کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» هنوز هم خواندنی است و مسائلی را پیش می‌کشد که برای انسان امروز نیز ملموس است.
دربارۀ قصۀ «شوهر حسود» از کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» گفته شده است که داستایفسکی در این قصه از بعضی تکنیک‌های نمایش موسوم به «وودویل» استفاده کرده که نوعی نمایش مفرح و سرگرم‌کننده بوده است. در بخشی از این قصه از کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» می‌خوانید: «ایوان آندریویچ، پس از هوار شدن بر تئاتر، یک آن لژهای طبقۀ دوم را از نظر گذراند و وای! قلبش از تپش ایستاد؛ زن این‌جا بود! در لژ نشسته بود! ژنرال بابینیتسین نیز همراه همسر و خواهر همسرش این‌جا بودند. آجودانِ ژنرال که جوان زبر و زرنگی بود نیز حضور داشت. یک نظامی دیگر هم بود... ایوان آندریویچ تمام دقتش، تمام قدرت چشمانش را به کار گرفت، اما... افسوس! فرد نظامی که مکارانه پشت آجودان مخفی شده بود و قابل شناسایی نبود.
زن این‌جا بود، در حالی که گفته بود اصلاً به این‌جا نخواهد آمد! این همان رفتار دوگانه‌ای بود که از چندی پیش مدام از گلافیرا پترُونا سر می‌زد و ایوان آندریویچ را دیوانه کرده بود. ظاهراً همین افسر جوان موجب سرخوردگی عمیق او شده بود. درمانده خود را روی صندلی انداخت. فکر می‌کنید چرا؟ موضوع بسیار ساده است...
صندلی ایوان آندریویچ دقیقاً کنار لژهای طبقۀ اول بود و از قضا لژِ خیانتکار طبقۀ دوم درست بالای صندلی او بود و از این رو برایش جای تأسف بسیار داشت که قادر به دیدن هیچ‌چیز از آنچه در بالای سرش می‌گذرد نیست. از این رو مثل سماور از عصبانیت می‌جوشید.»

دربارۀ فیودر داستایفسکی، نویسندۀ کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه»
فیودر میخایلوویچ داستایفسکی (Фёдор Михайлович Достоевский)، متولد 1821 و درگذشته به سال 1881، از بزرگترین نویسندگان کلاسیک قرن نوزدهم و از مهمترین نمایندگان عصر طلایی ادبیات روسیه است. داستایفسکی نویسنده‌ای بود با زندگی‌ای پر از اُفت‌وخیز و تلاطم. یک‌‌بار حتی تا دمِ مرگ و پای جوخۀ اعدام رفت اما در آخرین لحظات اعلام شد که بخشوده شده است. سالهایی را در سیبری زندانی بود. از بیماری صرع نیز رنج می‌برد و این‌ها همه، در کنار عوامل و رویدادهایی دیگر، تأثیرات خود را به‌نحوی بر جهان‌بینی و آثار داستانی‌اش به ‌جا گذاشتند.
داستایفسکی در رمان‌هایش آیندۀ جهان، برآمدن نظام‌های توتالیتر و بحرانهایی را که انسان مدرن در قرن بیستم قرار بود از سر بگذراند پیش‌بینی کرده و پرسش‌ها و تردیدهایی را دربارۀ انسان و انتخاب‌های او و نیز درباب مقولۀ خیر و شر و شک و یقین پیش کشیده که همچنان برای انسان قرنِ بیست‌و‌یکمی نیز مطرح است. شخصیت‌پردازی قدرتمند و ترسیم ماهرانۀ تلاطمات درونی و پیچیدگی‌ها و تناقضات شخصیتی آدم‌ها و درگیری‌شان با بحرانهای وجودی و هستی‌شناختی، از خلال قصه‌هایی جذاب و پُرکشش، از ویژگی‌های اصلی آثار شاخصِ داستایفسکی هستند. او به ویژه در رمان‌های «جنایت و مکافات»، «برادران کارامازوف»، «شیاطین» و «ابله» اوج هنر قصه‌پردازی و نیز عصارۀ جهان‌بینی خود را به نمایش گذاشته است. این رمان‌ها، با گذشت این‌همه‌سال از نوشته‌شدن‌شان، همچنان تَر و تازه و شاداب‌اند و مثل هر اثر بزرگ کلاسیک، همچنان حرفهای تازه‌ و مهمی برای گفتن دارند.
داستایفسکی روزنامه‌نگار چیره‌دستی هم بود و از سال 1861 تا 1863 ماهنامۀ «زمان» را سردبیری کرد؛ ماهنامه‌ای ادبی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی که لئونید گروسمن در کتاب «داستایفسکی، زندگی و آثار» از آن به‌عنوان «واقعه‌ای بزرگ در تاریخ مطبوعات روسیه» یاد می‌کند و دلیل توفیق این ماهنامه را «قریحۀ شگفت‌آور داستایفسکی، شیفتگی آتشینش در طلب اندیشه‌های نو، روحیۀ مبارزه‌جوی او به‌عنوان یک نویسندۀ سیاسی و عشق بی‌آلایشش به آفریده‌های مردم خود» می‌داند.
از داستایفسکی، به‌جز رمان و داستان کوتاه، نوشته‌های غیرداستانی بسیاری هم در موضوعات مختلف به ‌جا مانده است. او همچنین مترجم آثاری از ادبیات آلمان و فرانسه بوده است.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه»
کتاب «شوهر حسود و رمانی در نه نامه» با ترجمه و مقدمۀ سبحان اسماعیلی سیگارودی در نشر ثالث منتشر شده است.
سبحان اسماعیلی سیگارودی، متولد 1359، مترجم ایرانی است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌های «قمارباز» و «پرتگاه و سه داستان دیگر» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down