کتاب | علوم انسانی | زندگینامه و سفرنامه | سفرنامه | و کسی نمی داند در کدام سرزمین می میرد
و کسی نمی داند در کدام سرزمین می میرد شابک: 9786226194693 150 صفحه 180 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1500 داند کدام سرزمین میرد مهرداد الیاسی بختیاری علوم انسانی زندگینامه و سفرنامه سفرنامه

1,029,000 ریال 1,470,000 ریال

ناشر: اطراف

چاپ سوم

کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» نوشتۀ مهزاد الیاسی بختیاری
سفرهایی در دلِ زندگی و مرگ. کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد: روایتی از سفر به کاتماندو، بامیان، تفلیس، آتن، هرات، کابل، جنوا، قونیه، مون‌پولیه» نوشتۀ مهزاد الیاسی بختیاری، جُستارهایی است ماحصل سفر در مکان و سفر در درون.
در کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» با سفرنامه در معنای مرسوم و کلاسیک آن مواجه نیستیم، بلکه با سفرنامه‌ای مواجهیم که جغرافیا در آن نقطۀ عزیمتی است برای سفر در درون خود و دیگران و سفر در معنای پنهان در پس اقلیم‌ها و مکان‌ها و سفر در معنای مفاهیمی بنیادین که انسان در زندگی با آن‌ها مواجه است.
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» تأملاتی است که باب آن‌ها با سفر است که گشوده می‌شود. تأملاتی دربارۀ زندگی و مرگ و عشق و هویت و جنگ و خشونت و فقدان و اندوه و شادی و همۀ حس‌ها و مفاهیمی که آدمی همیشه و در همۀ اعصار با آن‌ها درگیر بوده و هست.
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» همچنین بیانی از تجربۀ جهان سومی بودن است و روایتی از مسائل انسان جهان سومی.

مروری بر کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد»
در کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» پابه‌پای نویسنده، کوله‌پشتی‌ای به‌دوش، به شهرهایی در نپال و افغانستان و ترکیه و یونان و گرجستان و ایتالیا و فرانسه و همچنین شهرهایی از ایران سفر می‌کنیم، با آدم‌ها و موقعیت‌های مختلف مواجه می‌شویم و نیز به تأمل در احوال خود و دیگران و تأمل در جهان و کارِ جهان می‌نشینیم و اوضاع امروز دنیا را رصد می‌کنیم.
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» مواجهاتی است میان انسان‌ها و فرهنگ‌ها و روایت‌هایی از تضادها و اشتراکات فرهنگی. روایت‌هایی از همدلی‌هایی در عین ناهمزبانی و نیز روایت‌هایی از احساس اندوه و تنهایی.
مهزاد الیاسی بختیاری در کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» ما را با خود به افغانستانی که باز به تصرف طالبان درآمده است، به جشن شیوا در کاتماندو، به روستای پدری خود در چهارمحال و بختیاری، به ارتفاعات دماوند، به استانبول و به شهرها و مناطقی دیگر از ایران و جهان می‌برد و از تأملات خود در حین این سفرها سخن می‌گوید.
سفرهایی که شرح‌شان، به زبانی قصه‌وار و شاعرانه و آمیخته با طنز و اندوه، در کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» آمده است، تلاقی‌ای هستند میان درون و برون. در این کتاب، مشاهدات بیرونی نویسنده، از حس‌ها و تأملات درونیِ او گذر می‌کنند و آن‌گاه مکتوب و به ما منتقل می‌شوند.
مرگ و زندگی و شادی و اندوه از مضامین اصلی جستارهای کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» هستند.
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» از مقدمۀ ناشر و پانزده جستار تشکیل شده است. جُستارهای پانزده‌گانۀ کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» عبارتند از: «وقتی زمان در پاشوپاتینات ناگهان ایستاد»، «بودا، به همان اندازه که نیست، هست»، «غریبه‌ای در سرزمین خودت»، «مرزهایی که نمی‌دیدم»، «دماوند می‌توانست به آنی بزند له‌مان کند»، «سفر در جاده‌ای که نمی‌شناسی»، «چه سرسبز بود دره‌ی من»، «هسته‌ی تپنده‌ی ترس‌و‌لرز»، «افسانه‌ی 1900 در گالاتا»، «حتی برای گریه هم وقت نداشت»، «اکنون چشم‌به‌راه است و چشم‌به‌راه»، «از درب حُسن»، «اگر کلمه نبود چه می‌کردیم؟»، «اجتماع سوگوار تجربه‌های پریده‌رنگ» و «شاید نوشتن تنها راه نجات باشد».
آن‌چه می‌خوانید بخشی از جستار «بودا، به همان اندازه که نیست، هست» از کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» است؛ جستاری که شرح سفرِ نویسنده به بامیان افغانستان است، در زمانی که طالبان دوباره در این کشور به قدرت رسیده‌اند: «گاهی این‌جا و آن‌جا طالبی را می‌بینم که مات‌ومبهوت، هدفی نامعلوم در آسمان را با تفنگش نشانه گرفته است. اغلب کم‌سن‌وسال‌اند. رابطه‌شان با تفنگ بی‌نهایت عاشقانه و شخصی است. هنوز صدای خنده‌های سرخوشانه‌ی دو طالبِ نوجوانی که در پنجشیر یک قوطی فلزی را سیبل کرده بودند، در گوشم هست. دیدن طالبی که غرق دنیای خودش، با دقت و ظرافت، تفنگش را با یک دستمال پارچه‌ای چرب‌وچیل تمیز می‌کند صحنه‌ای عادی است. یک بار طالبی را دیدم که در رستورانی تنهایی نشسته بود و غذا می‌خورد و رایفلش را در آغوش داشت. حاضر نبود حتی لحظه‌ای به دیوار تکیه‌اش بدهد تا لقمه‌ی غذا را راحت‌تر بردارد. تفنگ را مثل معشوق به خودش چسبانده بود یا مثل بچه‌ی چندماهه‌ای که دست مادرش باشد.»
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد: روایتی از سفر به کاتماندو، بامیان، تفلیس، آتن، هرات، کابل، جنوا، قونیه، مون‌پولیه» در نشر اطراف منتشر شده است.

دربارۀ مهزاد الیاسی بختیاری، نویسندۀ کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد»
مهزاد الیاسی بختیاری، متولد 1361، روزنامه‌نگار، جُستارنویس و ویراستار ایرانی است. او دارای لیسانس و فوق لیسانس انسان‌شناسی از دانشگاه تهران است و همکاری با سایت‌ها و نشریات مختلف، از جمله روزنامۀ «شرق»، را در کارنامۀ کاری خود دارد.
کتاب «و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد» اولین کتاب منتشرشده از مهزاد الیاسی بختیاری است.

ادامه keyboard_arrow_down