ثروتمندترین مرد بابل

کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» نوشتۀ جورج اس. کلاسون
راهنمای کلاسیکِ موفقیت مالی. جورج اس. کلاسون در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» با توسل به حکایت‌ها و افسانه‌هایی از بابل باستان راز ثروتمند شدن را با ما در میان می‌گذارد. کتاب «ثروتمندترین مرد بابل»، با عنوان اصلی The Richest Man in Babylon، را می‌توان اثری کلاسیک در زمینۀ موفقیت مالی به شمار آورد. این کتاب، که متن اصلی آن نخستین بار در سال 1926 منتشر شده است، کتابی مشهور در گونۀ کتاب‌های انگیزشی است. کلاسون در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» قصه‌هایی از اعصار قدیم و از بابل ثروتمند برای انسان معاصر نقل می‌کند و در قالب این قصه‌ها فوت‌وفنّ دستیابی به ثروت را به مخاطبان خود می‌آموزد. کلاسون معتقد است که موفقیتِ جمعی منوط به موفقیت تک‌تک افراد یک جامعه است و یک کشور ثروتمند از قِبَلِ ثروتمند شدن فردفردِ مردمش ثروتمند می‌شود. ثروتمند شدن اما راه و روشی دارد و آنچه کلاسون در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» با مخاطبانش در میان می‌گذارد همین راه و روش است. کلاسون در این کتاب به شیوه قدما از سنت قصه‌گویی وام می‌گیرد تا واقعیتی را که خود در زمینۀ موفقیت مالی به آن دست یافته است به زبانی شیرین و جذاب با مخاطبانش در میان بگذارد. «ثروتمندترین مرد بابل» کتابی است خوشخوان که در آن فُرمول ثروتمند شدن در قالب مجموعه‌ای از افسانه‌ها و حکایت‌ها ارائه شده است.

مروری بر کتاب «ثروتمندترین مرد بابل»
جورج اس. کلاسون در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» شهر بابل باستان را در مرکز توجه قرار داده است، چرا که این شهر ثروتمندترین شهر باستانی بوده و مردم آن از توان مالی بالایی برخوردار بوده‌اند. به باور کلاسون مردم بابل فوت‌وفنّ پولدار شدن را خوب می‌دانسته‌اند و چنان در این زمینه درست و موفق عمل کرده‌اند که بعد از قرن‌ها همچنان می‌توان راه و روش آنها را برای موفقیت مالی به‌کار بست و نتیجه‌ای مطلوب گرفت و کشوری آباد و ثروتمند ساخت. با همین انگیزه است که کلاسون در کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» حکایت‌هایی از بابل باستان که موضوع آنها ثروت و موفقیت مالی آدم‌های آن عصر است و چگونگی دستیابی آن آدم‌ها به این موفقیت را برای مخاطبانش نقل می‌کند.
کلاسون در مقدمۀ کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» درباره موفقیت مالی مردم بابل باستان می‌نویسد: «بابل از این جهت که مردم آن ثروتمندترین افراد زمان خود بودند به‌عنوان ثروتمندترین شهر دنیای قدیم شناخته می‌شد. آن‌ها به‌خوبی از ارزش پول آگاه بودند و توانستند اصول درست مالی را برای به دست آوردن پول، پس‌انداز کردن آن و کسب درآمد بیشتر از پس‌اندازشان به کار گیرند. آن‌ها درآمدهایی را که ما آرزو داریم در آینده به آن دست یابیم در اختیار داشتند.»
کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» از مقدمه و نُه حکایت تشکیل شده که عبارتند از: «مردی که آرزو داشت ثروتمند شود»، «ثروتمندترین مرد بابل»، «هفت راه چاره کیف خالی»، «پنج قانون طلایی»، «وام‌دهنده شهر بابل»، «دیوارهای شهر بابل»، «لوحه‌های گلی شهر بابل»، «خوش‌شانس‌ترین مرد بابل» و «تاریخچۀ شهر بابل».
در بخشی از یکی از حکایت‌های کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» که عنوان کتاب نیز از آن گرفته شده است می‌خوانید:
«زمانی، در شهر قدیم بابل مردی بسیار ثروتمند به‌ نام آرکاد زندگی می‌کرد که به‌علت داشتن ثروت زیاد همه‌جا معروف بود. سخاوتمندی و دست‌ودل‌بازی او هم زبان‌زد همه بود. او به دیگران بخشش می‌کرد و به آن‌ها کمک فراوانی عرضه می‌کرد. نسبت به خانواده‌اش دست‌و‌دل‌باز بود و برای خودش هم به‌خوبی خرج می‌کرد اما با وجود این، هر سال بیشتر به ثروتش افزوده می‌شد.
روزی تعدادی از دوستان دوران جوانی‌اش نزد او آمدند و گفتند: "آرکاد، تو از همۀ ما موفق‌تری. تو ثروتمندترین مرد بابل شده‌ای اما، ما به‌زحمت هزینۀ گذران زندگی‌مان را فراهم می‌کنیم. تو بهترین لباس‌ها را می‌پوشی و از خوردن کم‌یاب‌ترین غذاها لذت می‌بری اما، ما به همین که بتوانیم لباسی مناسب و غذایی کافی برای خانواده‌مان فراهم کنیم راضی هستیم.
"اما آن‌طور که یادمان می‌آید زمانی همه ما شبیه هم بودیم؛ همه در یک کلاس نزد یک استاد درس می‌خواندیم، همه در یک جا باهم بازی می‌کردیم؛ اما تو نه در درس‌ها بهتر از ما بودی و نه بهتر بازی می‌کردی. آن سال‌ها زندگی‌ات از زندگی ما آبرومندانه‌تر نبود.
"تا جایی که می‌دانیم نه سخت‌کوش‌تر از ما بودی و نه صداقت و وفاداری‌ات بیشتر از ما بود؛ پس چرا دست سرنوشت فقط تو را برای بهره‌مند شدن از این‌همه برکت در زندگی انتخاب کرد و ما را که به ‌اندازه تو استحقاق چنین موهبت‌هایی داشتیم نادیده گرفت؟"
در آن موقع آرکاد به حرف آن‌ها اعتراض کرد و گفت: "اگر شما نتوانسته‌اید طی سال‌هایی که از دوران جوانی‌مان می‌گذرد چیزی به‌جز زندگی ساده به دست آورید، به این علت است که یا قوانین لازم برای ایجاد ثروت را نیاموخته‌اید یا آن‌ها را رعایت نکرده‌اید. دست سرنوشت همچون الهۀ بی‌رحمی است که به هیچ‌کس خوشبختی دائم نمی‌بخشد بلکه، برعکس باعث بدبختی کسانی می‌شود که بدون زحمت ثروت کلانی را به دست آورده‌اند. او باعث می‌شود چنین افرادی دست به ولخرجی بزنند و آنچه را به دست می‌آورند به باد دهند و از دست امیال و خواسته‌های شدید خود که قادر به برآورده‌ساختن آن نیستند به ستوه بیایند؛ اما افراد دیگری که مورد لطف و عنایت او قرار می‌گیرند انسانی خسیس می‌شوند و به ثروت‌اندوزی روی می‌آورند. درواقع آن‌ها برای خرج‌کردنِ ثروت خود ترس و هراس دارند؛ چون می‌دانند توان جایگزین‌کردن آن را ندارند. آن‌ها بیشتر از ترس دزدان و سارقان به ستوه می‌آیند و زندگی بیهوده و بدبختی پنهانی را برای خود مقدر می‌سازند."
"ممکن است افرادی هم باشند که به ثروت بادآورده و بدون زحمت دست یابند و با افزودن به میزان آن ثروت، زندگی شاد و رضایت‌بخشی هم داشته باشند؛ اما تعداد چنین افرادی بسیار اندک است و من فقط از دیگران راجع به آن‌ها چیزهایی شنیده‌ام. افرادی را که به‌طور ناگهانی ثروتی به آن‌ها به ارث رسیده در نظر آورید و ببینید چنین چیزی واقعیت ندارد."»
کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» با ترجمۀ وجیهه آیت‌اللهی در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.

درباره جورج اس. کلاسون، نویسنده کتاب «ثروتمندترین مرد بابل»
جورج ساموئل کلاسون (George Samuel Clason)، متولد 1874 و درگذشته به سال 1957، تاجر، مدیر و نویسنده امریکایی کتابچه‌هایی پرفروش درباره موفقیت مالی و ثروتمند شدن بود. کلاسون تحصیلکرده دانشگاه نبراسکا بود. او در دوران جنگ امریکا و اسپانیا به خدمت در ارتش امریکا پرداخت. کلاسون همچنین مؤسس شرکت کلاسون مپ و ناشر اولین اطلس راه‌های امریکا و کانادا بود. اولین مجموعه کتابچه‌های کلاسون درباره فوت‌وفنّ ثروتمند شدن در سال 1926 منتشر شد. «ثروتمندترین مرد بابل» عنوان یکی از همین کتابچه‌ها و معروف‌ترین آن‌هاست. کلاسون در این کتابچه‌ها، که از طرف بانک‌ها و شرکت‌های بیمه بین مردم پخش می‌شد، راه و روش ثروتمند شدن را از طریق نقل حکایت‌های مربوط به بابل باستان آموزش می‌داد.

رتبۀ کتاب «ثروتمندترین مرد بابل» در گودریدز: 4.26 از 5.