شوخی شابک: 9786004057974 416 صفحه 535 گرم قطع: رقعی نوع جلد: گالينگور تیراژ: 770 شوخی میلان کوندرا فروغ پوریاوری علوم انسانی ادبیات ادبیات آلمان

2,850,000 ریال 3,800,000 ریال

ناشر: ثالث

چاپ سوم

کتاب «شوخی» اثر میلان کوندرا، ترجمه فروغ پوریاوری، نشر ثالث
رمانی که به روایت نفرتی کور و خشمی ویرانگر و دروغی زشت در ظاهر ماجرایی عاشقانه می‌پردازد؛ دوئتی غم‌انگیز درباره جدایی میان جسم و جان. کتاب «شوخی» قصه نفرتی نابودکننده است و کینه‌ای عمیق و مخرب که به ویرانی تمام ارزش‌های خود می‌انجامد.
کتاب «شوخی» جایگاه مهمی در میان آثار کوندرا دارد. این اولین رمان کوندرا بود که در سال 1967 منتشر شد و بلافاصله با استقبال عمومی روبرو شد.
«شوخی» روایت زندگی پرمخاطره دانشجوی جوانی است که در کارت پستالی که برای معشوقه استالینست‌اش می‌فرستد شیطنت می‌کند و زندگی‌اش دگرگون می‌شود.
«شوخی» نه تنها مورد توجه خوانندگان معمولی قرار گرفت بلکه منتقدان و نویسندگان نیز از آن ستایش کردند و برای مثال آراگون، نویسنده فرانسوی، کتاب «شوخی» را یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های قرن نامید.
کتاب «شوخی» رمانی است مربوط به دوران جوانی میلان کوندرا و زمانی که هنوز در کشورش زندگی می‌کرد و در اینجا نگاهی از دورن به جامعه و مردمش داشته است.

مروری بر کتاب «شوخی»
میلان کوندرا به طعنه اصرار داشت که رمان «شوخی» صرفا روایت یک ماجرای عاشقانه است اما کوندرا از خلال شرح قصه‌ای عاشقانه تصویری از بحران‌ اجتماعی موجود در زمانه‌اش به دست می‌دهد.
خود کوندرا در مقدمه‌ای که بر رمان «شوخی» نوشته ماجرایی را شرح داده و می‌گوید در سال 1980 در یک مناظره تلویزیونی درباره آثار او کسی کتاب «شوخی» را «ادعانامه‌ای مهم بر ضد استالینیسم» نامید و کوندرا فورا به میان صحبت او دویده و با رد این نظر می‌گوید «شوخی» یک داستان عاشقانه است!
«شوخی» در سال 1962 نوشته شد یعنی وقتی که کوندرا سی و سه ساله بود. خود او جرقه‌ای را که منجر به نوشتن این کتاب شده بود اینگونه شرح داده است: «دستگیری دختری به خاطر دزدیدن گل از گورستان و هدیه کردن آن به معشوقش. همان‌طور که درباره این موضوع فکر می‌کردم، شخصیتی در برابر چشم‌هایم جان گرفت، شخصیت لوسی که در نظر او تمایلات جنسی و عشق دو چیز ناسازگارند. بعد داستان او با سرگذشت یک مرد، شخصیت لودویک که تمام نفرت انباشته در طول زندگی‌اش را در یک ‌بار عشق‌ورزی متمرکز می‌کند، یکی شد.»
آن‌طور که کوندرا می‌گوید، طرح و توطئه رمان «شوخی» به خودی خود یک شوخی است و البته نه فقط طرح و توطئه‌اش که فلسفه‌اش نیز: «بشر گرفتار در دام شوخی، از فاجعه‌ای شخصی رنج می‌برد که از بیرون چرند و خنده‌دار ‌می‌نماید.» تراژدی این آدم در این واقعیت ریشه دارد که شوخی او را از هر حقی نسبت به تراژدی محروم کرده است و او محکوم به ابتذال است.
کوندرا در مقدمه کتاب «شوخی» می‌پرسد اگر انسان در زندگی خصوصی خود محکوم به ابتذال باشد، آیا می‌تواند از صحنه تاریخ فرار کند؟ پاسخ کوندرا منفی است. او می‌گوید همیشه بر این باور بوده که تناقض‌های تاریخ و زندگی خصوصی صفاتی یکسان دارند.
رمان «شوخی» زمانی منتشر شد که هنوز وقایع خونین پراگ رخ نداده بود. کوندرا در این رمان از دورن به مسئله نگاه می‌کند و چشم‌اندازی از درون بر خواننده می‌گشاید.
کتاب «شوخی» را بعدها سند عمده‌ای درباره بهار پراگ نامیدند. کوندرا دستنوشته «شوخی» را در دسامبر 1965 به ناشران یک شرکت انتشاراتی در پراگ تحویل می‌دهد و آنها گرچه قول می‌دهند که همه سعی‌شان را برای چاپ کتاب به کار می‌برند اما خودشان هم باور نمی‌کردند که این کار شدنی باشد؛ چرا که «روح اثر کاملا مخالف ایدئولوژی رسمی بود.» با این حال «شوخی» دو سال بعد منتشر می‌شود و کوندرا خود می‌پرسد که چنین چیزی در چکسلواکی کمونیست، یک‌سال پیش از بهار پراگ، چگونه ممکن بود؟
کتاب «شوخی» پس از چاپ فورا به تمامی به فروش رفت. درواقع سه چاپ «شوخی» به سرعت و با تیراژی بسیار زیاد منتشر شد و هر چاپ نیز تنها طی چند روز به فروش رفت. شاید مردم نیز در آن دوران می‌دانستند که لحظه آزادی کوتاه خواهد بود و همین‌طور هم بود. پس از وقایع خونین پراگ، «شوخی» و بسیاری کتاب دیگر ممنوع اعلام شدند و کمی بعد کوندرا از کار بیکار شد تا اینکه سرانجام مجبور به ترک وطن شد.
در حالی که چکسلواکی در اشغال بود، رمان «شوخی» با مقدمه لویی آراگون در پاریس منتشر شد و کتاب و مقدمه‌اش به غلیان احساسات جهانی منجر شد. نکته قابل توجه این که آراگون که مقدمه‌ای بر «شوخی» نوشته بود خود عضور کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه بود.

درباره میلان کوندرا نویسنده کتاب «شوخی»
میلان کوندرا، نویسنده فرانسوی چک‌تبار، در سال 1929 در برنو متولد شد و در 2023 در سن نودوچهارسالگی درگذشت. پدرش نوازنده پیانوی مشهوری بود. کوندرا در سال 1947 به حزب کمونیست چکسلواکی پیوست و سه سال بعد یعنی در 1950 اخراج شد. در 1956 او بار دیگر در حزب پذیرفته شد و در 1970 دوباره اخراج شد. کوندرا تا اجرای سیاست عادی‌سازی پس از اشغال چکلسلوکی در سال 1969 که شغلش را از دست داد، استاد مدرسه ملی فیلم پراگ بود. پس از آن زندگی کوندرا دشوارتر شد تا اینکه در سال 1975 از دانشگاه رن پیشنهاد استادی دریافت کرد و پس از آن ساکن فرانسه شد. کوندرا اولین رمانش را در سال 1967 با عنوان «شوخی» منتشر کرد که با اقبال زیادی روبرو شد. پس از آن کوندرا آثار متعددی نوشت که آنها نیز با موفقیت‌های زیادی همراه بودند. کوندرا از جمله نویسندگان مشهور ادبیات جهانی است که جایزه نوبل ادبی به او تعلق نگرفت با این حال آثار مختلف او در سال‌های مختلف جوایز متعددی به دست آوردند.
برای مثال کتاب «زندگی جای دیگری است» در سال 1973 جایزه مدیسی برای بهترین رمان خارجی را در فرانسه برد، «مهمانی خاحافظی» در سال 1978 جایزه موندلو را در ایتالیا به دست آورد، کوندرا در سال 1981 یکی از برجسته‌ترین نشان‌های امریکایی یعنی جایزه کامنولث اوارد را به خاطر کتاب «خنده و فراموشی» به دست آورد، در سال 1982 برای مجموعه آثارش جایزه‌‌ای دیگر به دست آورد و در سال 1983 درجه دکترای افتخاری دانشگاه میشیگان به او داده شد. «ژاک و اربابش»، «بار هستی»، «جاودانگی» و «کلاه کلمنتیس» از دیگر آثار کوندرا هستند که به فارسی ترجمه شده‌اند.

درباره ترجمه کتاب «شوخی»
کتاب «شوخی» با ترجمه فروغ پوریاوری توسط نشر ثالث منتشر شده است.
فروغ پوریاوری، متولد 1334، مترجم باسابقه ایرانی است. او در رشته زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرده و به طور خاص به ترجمه از نویسندگان اروپای شرقی پرداحته است. او آثار متعددی از نویسندگانی چون میلان کوندرا، ایوان کلیما، نادین گوردیمر و... به فارسی برگردانده است. «قاضی»، «ما مردم»، «قرن دیوانه من»، «نامه‌هایی به اولگا» و «وصیت خیانت شده» برخی از ترجمه‌های پوریاوری هستند.

ادامه keyboard_arrow_down