کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات فرانسه | الهه عشق با بال های کاغذی
الهه عشق با بال های کاغذی شابک: 9786002535474 382 صفحه 372 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 الهه کاغذی رافائل ژیوردانو صدف محسنی علوم انسانی ادبیات ادبیات فرانسه

1,725,000 ریال 2,300,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ دوم

الهه عشق با بال‌های کاغذی، ماجرای زندگی مردیت است او عاشق است ولی نمی‌خواهد سرگذشت عشقش به آنتوان مانند کوپیدون، الهه عشق، به تیر جفا مبتلا شود، پس می خواهد اول خودش را پیدا کند. او به سفری می‌رود و چند ماه از عشقش دور توانایی عشق ورزیدن به کسی را که دوست می دارد پیدا کند.
در بخشی از کتاب الهه عشق با بال‌های کاغذی می‌خوانید:

زیبایی پر تکلف، رنگی مروارید گون و درخشان، حروفی با ظرافت تمام. دعوتنامه‌ای آبرومندانه. نام آنتوان با حروف طلایی و خطی سرهم نوشته شده است اما هیچ اثری از نام من نیست. آنتوان بی‌خبر از افکاری که آزارم می‌دهد، به طرفم می‌چرخد و لبخند می‌زند. از زمانی که سوار این اتومبیل سیاه با پنجره‌های رنگی شد ه بودیم، حتی کلمه‌ای باهم حرف نزده بودیم. اما دستش همچنان روی دستم بود و فشار مهربانانه آن، شهامت کافی برای مواجهه با مهمانی امشب را به من می‌بخشید. راننده درِ سمت من را باز می‌کند و آنتوان مؤدبانه بازویش را پیش می‌آورد. با پیراهن بلندی که به ستاره‌ای دنباله‌دار می‌ماند، با پاشنه‌های تیز و بلند و به‌طرز خطرناکی نامتعادل، باید هنرمندانه یک پایم را بیرون بگذارم. مهمان‌ها ازدحام کرده‌اند. هرکسی به محض ورود برای معرفی خودش به سمت میزبانان پیش می‌رود تا آنها بر اساس لیستی که در دست دارند، کنار نامشان علامت زده و اجازه ورود به مراسمی چنان باشکوه را صادر کنند.
میزبان با دندان‌های بیش از اندازه سفیدش به آنتوان لبخند می‌زند یعنی می‌شود این همه دندان داشت؟ بعد با نگاه پرسشگرش که بلافاصله سندرم شیادی مرا الهه عشق با بالهای کاغذی برمی‌ا‌‌نگیزد، به طرفم می‌چرخد.
و شما خانم...
آنتوان با حرکتی سریع سؤالش را جواب می‌دهد.
خانم با من هستند.
خب، پس...
بعد کنار می‌رود و راه را برایم باز می‌کند و با نزاکتی اجباری که خشمم را شدت می‌بخشد، شب خوبی را برایم آرزو می‌کند.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده