شاهد
رمانی درباره جنایت و پنهانکاری. آلن روب – گرییه در رمان شاهد ماجرای قتل دختربچهای در یک جزیره و تلاش قاتل برای لاپوشانی این قتل را روایت میکند. شخصیت اصلی این رمان ساعتفروشِ دورهگردی به نام ماتیاس است که برای فروش ساعتهایش به جزیرهای میرود و قتل در همین جزیره است که اتفاق میافتد. شاهد نمونهای از رمان نو است. در بخشی از این رمان میخوانید: «از دالانهای تاریک به درهای بسته، از پلههای باریک به شکست پشت شکست، دوباره غرق در خیالهای خود شد. در ته یک پاگرد کثیف با انگشتر درشت خود به در بیدستگیرهای میزند که خودبهخود باز میشود... در باز شد و قیافهای پر از بدگمانی از لای آن پیدا شد - لای در درست بهاندازهای باز شد که ماتیاس فقط توانست موزائیک سیاه و سفید کف زمین را ببیند... موزائیکها یکدست خاکستری بود؛ جائی که وارد آن شد هیچچیز در خور توجهی نداشت مگر تختخواب بههمریختهای که پردههای قرمز آن تا روی زمین میکشید... دیگر نه پرده قرمزی در کار بود، نه تختخواب بههمریختهای، نه پوست برهای، نه میز پاتختی، نه چراغ خوابی؛ نه پاکت سیگار آبیرنگی در کار بود، نه کاغذ دیواری گلداری؛ نه تابلوئی به دیوار. جائی که او را بدان وارد کردند فقط آشپزخانه بود و او چمدانش را روی میز بزرگ بیضیشکل وسط آن جا گذاشت. بعد نوبت به مشمّع رسید، به نقشی که روی مشمّع بود، به صدای تیلیک قفلی که روکش مس داشت، و جز اینها...»
رمان شاهد با ترجمه منوچهر بدیعی در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره نویسنده: آلن روب – گرییه (2008 – 1922)، داستاننویس، فیلمساز، مقالهنویس و منتقد فرانسوی.
ادامه keyboard_arrow_down