کتاب | علوم انسانی | فلسفه | اندیشه و تفکر | فلسفه شادی
فلسفه شادی شابک: 9786227668094 262 صفحه 290 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 فلسفه شادی لورین بسر ناصر مومنی علوم انسانی فلسفه اندیشه و تفکر

1,320,000 ریال 1,760,000 ریال

ناشر: لگا

چاپ دوم

کتاب «فلسفه‌ی شادی» نوشته‌ی لورین بِسر
کتاب «فلسفه‌ی شادی» نه تنها فلسفه‌ی شادی، بلکه جنبه‌های علمی، اقتصادی و سیاسی شادی را پوشش می‌دهد. و موضوعات عملی مربوط به این مسئله که چگونه می‌توان شادتر زیست را با رویکردهای غیرغربی از نظر می‌گذراند. کتاب حاضر برای کسانی که تمایل دارند تا هنرمندانه اندیشیدن در مورد شادی را بیاموزند، و حتی برای کلاس درس و محققانی که می‌خواهند در این زمینه بیش‌تر تحقیق کنند، مناسب است.
برای بیش‌تر ما مفهوم «شادی» یک امر اسرارآمیز است. گاهی اوقات در تخیّلات و تأملات‌مان بسیار به شادی می‌اندیشیم: آیا این شغل باعث خوشحالی من می‌شود؟ آیا انتخاب این شخص به‌عنوان شریک زندگی من را خوشحال می‌کند؟ آیا خوردن آن کیکِ شکلاتی باعث خوشحالی من می‌شود؟ همچنین در آن لحظه‌هایی که غرق اندیشه هستیم، وقتی می‌پرسیم «آیا خوشحالم؟»، به شادی می‌اندیشیم… واقعیت این است که فهم این‌که آیا شغلی جدید باعث خوشحالی من می‌شود یا نه، دشوار است.
برای بسیاری از ما شادی همچون خط و مرز نهایی عمل می‌کند: در پایان روز فقط می‌خواهیم که خوشحال باشیم. ما شادی را برای خودمان و خانواده و دوستان‌مان می‌خواهیم. اگرچه می‌دانیم که شادی ممکن است به‌تنهایی حائز اهمیت نباشد، به‌سختی می‌توانیم کسی را بیابیم که واقعاً معتقد باشد شادی امری بی‌اهمیت است. در ضمن اگر به چنان کسی برخوردیم، به‌شدت گیج شده و تقریباً نگران او می‌شویم: چه کسی معتقد است که شادی چیز خوبی نیست؟


مروری بر کتاب «فلسفه‌ی شادی» نوشته‌ی لورین بِسر
شادی مفهومی مهم ولی اساساً مبهم است؛ بنابراین، جای تعجب ندارد که فیلسوفان به‌قدمت فلسفه به مطالعه‌ی شادی علاقه‌منده بوده‌اند. امروزه، آن‌چه زمانی به‌طوراساسی پرسشی فلسفی بوده (شادی چیست؟)، پرسشی است که نه‌تنها فیلسوفان بلکه روان‌شناسان و اقتصاددانان و حتی دانشمندان علوم عصب‌شناسی به‌دنبال پاسخ آن هستند. کتاب «فلسفه‌ی شادی» طبیعت بینارشته‌ای موجود در مطالعه‌ی شادی را با نوعی دیدگاه فلسفی و جامع بررسی خواهد کرد.
کتاب «فلسفه‌ی شادی» حقیقتی را درباره‌ی شادی برملا نخواهد کرد، بلکه تنوع شیوه‌های فهم فیلسوفان از شادی و تحقیق تجربی مربوط به علت‌ها و هم‌بستگی‌های شادی را بحث خواهد کرد که منجر به اثرگذاری بر تحلیل اقتصادی و سیاست‌گذاری می‌شود. خطوط فکری مشترکی را خواهیم دید که به توضیح شکل شادی کمک خواهد کرد و برخی از دشواری‌ها و دغدغه‌های موجود در مطالعه‌ی شادی در سطح نظری و عملی را مشاهده خواهیم کرد. همچنین توانایی این اثر را در اثرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های ما در سطح فردی یا سیاسی خواهیم دید.
مثلاً در یک فصل به‌طور خلاصه مقدماتی از برخی موضوع‌های تاریخی مهم در مطالعه‌ی شادی را به‌عنوان وسیله‌ا‌ی پوشش می‌دهد که زمینه‌ساز مباحث معاصر و موقعیت‌هایی بوده که در این کتاب به آن توجه شده است.
آثار افلاطون و ارسطو تاثیر عمیق و ماندگاری بر فلسفه‌ی غرب دارد. دیدگاه‌های ارسطو درباره‌ی نیک‌بختی به‌طور خاص شکل‌دهنده‌ی نظریه‌ها و تحقیقات معاصر درباره‌ی شادی است. هر دوی این فیلسوفان نیک‌بختی را وسیع و کامل می‌دانند و معتقدند که نیک‌بختی ویژگی جامع زندگی ما و غایت همه‌ی کارهای ماست. همچنین هر یک دیدگاه‌هایی درباره‌‌ی نیک‌بختی مطرح می‌کنند و نیک‌بختی را چیزی می‌دانند که زمانی پدیدار می‌شود که تمامی جنبه‌ها و ویژگی‌های هر فرد، کار و وظیفه‌ای را که بر عهده دارد، به‌درستی انجام دهد.
افلاطون دیدگاه خود درباره‌ی نیک‌بختی را در قالب «هماهنگی روانی» بیان می‌کند. وی در کتاب «جمهوری» ابتدا این دیدگاه را با استدلال علیه این عقیده‌ی رایج پیش می‌برد که بهترین شیوه برای زندگی، پذیرفتن امیال و خواسته‌ها است. افلاطون شخصیت گلاکن را تصور می‌کند که به‌دنبال ارتقای علایق خود است. مانند بسیاری از مردم گلاوکن معتقد است که نیک‌بختی با علایق شخص شکل می‌گیرد و این‌که بهترین راه نیک‌بختی تعقیب خواسته‌ها و امیال به‌هرقیمتی است. افلاطون معتقد است که گلاوکن در اشتباه به سر می‌بردو مبارزه‌ی وی با این خط فکری تاثیری ماندگار ایجاد می‌کند.
افلاطون ما را ترغیب می‌کند تا انواع تعارضات درونی را ملاحظه کنیم؛ این تعارضات زمانی ظهور می‌یابد که تعقیب امیال و خواسته‌ها را بر دیگر ملاحظات ارجحیت می‌دهیم، تعارضاتی که به‌عقیده‌ی افلاطون مانع نیک‌بختی می‌شود. اکثر ما با تعارضات درونی که افلاطون نگران آن‌هاست آشنا هستیم. این حالت زمانی آشکار می‌شود که برای ارضای جاه‌طلبی خود به اعتماد دوستی خدشه وارد کنیم، زمانی که برای منفعت خودمان از انجام کاری سرباز می‌زنیم و وقتی برای خواسته‌ای قانون‌شکنی می‌کنیم. حتی اگر در انجام هر کدام از این کارها گرفتار نشویم، اولویت‌دادن به خواسته‌ها و امیال خودمان بر دیگر چیزهایی که معتقدیم مهم است، باعث می‌شود تا احساس بدی داشته باشیم.
افلاطون معتقد است تعارضات درونی زمانی ایجاد می‌شود که اجزای سازنده‌ی طبیعت به‌شکلی هماهنگ عمل نکند؛ برای مثال اگر انسان‌ها خواسته‌های خود را در ازای سود مادی با قانون‌شکنی برآورده کنند، جنبه‌های عقلانی خود را نادیده می‌گیرند. این امر بیان‌گر این است که قوانین به‌عنوان معیارهای حفاظتی مهم عمل می‌کنند تا از حصول آسایش و رفاه برای همه در حوزه‌ی تحت نفوذشان اطمینان حاصل شود. در این زمینه تعارض درونی به این دلیل ایجاد می‌شود که امیال آن‌ها دستورالعمل‌های عقل را سرکوب کرده است.
طبق نظر افلاطون طبیعت ما (آن‌گونه که گاهی ترجمه می‌شود: نفس ما) از سه جزء تشکیل شده است: اول، بُعد شهوانی که تمایلات جسمانی برای خوراک، نوشیدنی‌ها، تمایلات جنسی و... را دربرمی‌گیرد؛ دوم، بُعد اِرادی که افلاطون در درجه‌ی اول آن را با خشم و امیالی تعریف می‌کند که بدان منجر می‌شود؛ سوم، بُعد عقلانی که باورها و امیالی را دربرمی‌گیرد که از آن‌ها باورها ناشی می‌شود. مهم‌ترین موضوع در میان باورها و امیالی که بُعد عقلانی ما را تشکیل می‌دهد، باورهایی است که ما درباره‌ی درست و غلط داریم، باورهایی که از نظر افلاطون منجر می‌شود به تمایل به انجام کار درست و اجتناب از آن‌چه نادرست است.
افلاطون معتقد است که این اجزا در سلسله‌مراتبی طبیعی قرار دارند که در آن سلسله‌مراتب، بُعد عقلانی بر دیگر جنبه‌ها حاکم است. عقل باعث تعدیل نفس می‌شود و امیال را هدایت می‌کند و این کار را به‌طورطبیعی انجام می‌دهد. در حالی که تعارض طبیعی زمانی پدیدار می‌شود که انسان‌ها سلسله‌مراتب طبیعی را پاس نمی‌دارند، هماهنگی روانی زمانی پدیدار می‌شود که درواقع بُعد عقلانی بر دیگر ابعاد حکومت کند.
افلاطون این حالت را بدین‌گونه شرح می‌دهد: «انسان عادل به هیچ جزئی از خودش اجازه نمی‌دهد تا طبقات و اجزای مختلف موجود در درونش در کار یک‌دیگر دخالت کنند. او آن‌چه واقعاً به خودش متعلق است، به خوبی مدیریت می‌کند و بر خود تسلط دارد. او بر خود مسلط است، با خود دوست است و سه جزء خودش را همچون سه نت تعیین‌کننده در مقیاس موسیقایی، بلند و کوتاه و میانه هماهنگ می‌کند. او این اجزا و اجزای دیگری را که ممکن است در میانه‌ی دیگر اجزا وجود داشته باشند، گرد هم می‌آورد و از‌این‌جهت که بسیاری چیزها را دربرمی‌گیرد، تبدیل به یک چیز می‌شود، چیزی هماهنگ و میانه.»
با علم به طبیعت و احترام به آن و اجازه‌دادن به عقلانیت‌مان برای به تعادل‌رساندن جنبه‌های شهوانی و ارادی‌مان به شادی و سعادت می‌رسیم.
کتاب «فلسفه‌ی شادی» نوشته لورین بِسر با ترجمه‌ی ناصر مؤمنی (از مجموعه‌ی معنای زندگی) در 261 صفحه و توسط نشر لگا منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down