دودمان شابک: 9786220110729 280 صفحه 260 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 5000 دودمان محمود دولت آبادی علوم انسانی ادبیات داستان ایرانی

1,232,500 ریال 1,450,000 ریال

ناشر: چشمه

چاپ دوم

کتاب «دودمان» اثر محمود دولت‌آبادی
قصۀ آدم‌هایی از قشرها و طبقات و نسل‌های گوناگون که سرنوشت‌‌شان در بزنگاه تظاهرات علیه حکومت پهلوی به‌هم گره می‌خورد. کتاب «دودمان»، تازه‌ترین رمان محمود دولت‌آبادی، رمانی است که ماجرای آن در سال‌های پیش از انقلاب و در متن دورانی مهم از تاریخ معاصر ایران اتفاق می‌افتد.
دولت‌آبادی در کتاب «دودمان» از گذشته‌ای می‌نویسد که آینده را رقم می‌زند؛ گذشته‌ای آکنده از ستم، تحقیر، سرکوب، نابرابری و بی‌عدالتی که نطفۀ خشم و اعتراض علیه وضع موجود را ذره‌ذره می‌پرورد.
کتاب «دودمان» داستان حاشیه‌نشینان و مطرودان، داستان زنانی بی‌پناه که جامعۀ مردسالار به آن‌ها ظلم کرده است، داستان تهیدستان و محرومان جامعه و نیز داستان اربابان مضطرب از وارونگی وضع موجود است.
کتاب «دودمان» داستان اضطراب و گریز است؛ داستان آدم‌هایی که هرکدام به‌دلیلی مضطربند و در کار پنهان کردن رازی و حقیقتی که از برملا شدن آن واهمه دارند.
در کتاب «دودمان» همچنین داستان تقابل و رویارویی پدران و فرزندان را می‌خوانیم؛ داستانی که قدمتش به کهن‌ترین اعصار می‌رسد و باوجود این قدمت، هنوز هم کهنه نشده و موضوعیت خود را از دست نداده است.

مروری بر کتاب «دودمان»
محمود دولت‌آبادی در کتاب «دودمان» از همان ابتدا خواننده را درگیر ماجرا می‌کند و او را، با این پرسش که ماجرا چیست و در تعلیق اینکه بعد چه خواهد شد، با خود همراه می‌کند و این‌گونه، همچون بسیاری از دیگر آثارش، چیره‌دستی خود را در قصه‌گویی و حادثه‌پردازی به ‌نمایش می‌گذارد.
شخصیت اصلی کتاب «دودمان» که رمان حول محور او می‌گردد، اربابی به نام جوباری است. جوباری اربابی قدیمی است که، در عین ظلم و تبعیض علیه رعایا که هیچ اربابی بدون آن ارباب نیست، نسبت به یکی از پسرانش که حالا جای او را گرفته، خویی ملایم‌تر داشته است. جوباریِ پسر اما اکنون ظلم به رعیت را به جایی کشانده که پدر، از ترس عواقب ظلم او، فرار را بر قرار ترجیح داده و رو پنهان کرده و از مشهد به تهران گریخته و زندگی‌ای مخفی و در انزوا را پیش گرفته و نمی‌خواهد هویتش بر کسی فاش شود. او اما مدام مضطرب است و سایه‌ای را در تعقیب خود می‌بیند.
کتاب «دودمان» با ورود جوباریِ مضطرب و پریشان‌حال به تهران و برخورد او به تظاهرکنندگان آغاز می‌شود. جوباری، درحالی‌که چمدان‌به‌دست در تلاش و تقلا برای کناره گرفتن از تظاهرات و جمعیتی است که شعار می‌دهند، ناخواسته با جمعیت بُر می‌خورد و همراه آن‌ها بازداشت می‌شود. این اما تازه اول ماجراست و در ادامۀ کتاب «دودمان» می‌بینیم که چگونه پای افرادی دیگر به این رمان باز می‌شود و کتاب «دودمان»، همچون بسیاری از آثار دیگر محمود دولت‌آبادی، به صحنۀ حضور مردمی بدل می‌شود که تاریخ گویی آن‌ها را از یاد برده است؛ مردمی حاشیه‌نشین که از حاشیۀ تاریخ به متن رمان احضار می‌شوند.
کتاب «دودمان» همچنین رمانی است با شخصیت‌هایی متعدد؛ رمانی که روشنفکر و عامی، ارباب و رعیت، ظالم و مظلوم و تبهکار و معصوم، همگی در آن حضور دارند و دولت‌آبادی، ضمن نقل قصه‌ای جذاب با خرده‌روایت‌های متعدد، درون این شخصیت‌ها را می‌کاود و به تاریک‌جاهای ذهن و ضمیرشان نقب می‌زند تا به ژرفای ترس‌ها و اضطرابهایشان برسد و بر این ترس‌ها و اضطراب‌ها نور بتاباند و آن‌ها را ریشه‌یابی کند.
ترس و اضطراب و گریز از گذشته و سنگینیِ سایۀ اضطراب‌زای گذشته بر حال، یکی از مضامین اصلی کتاب «دودمان» است.
دولت‌آبادی همچنین در کتاب «دودمان» روایتگر ستم بر زنان در جامعۀ مردسالار است. او این ستم را با خَلق زنی به نام شوقی در این رمان ترسیم می‌کند.
از دیگر مضامین کتاب «دودمان» تقابل پدران و پسران است. یکی از پسران جوباری روشنفکری است که با کارهای پدرِ اربابش مخالف است و مدت‌هاست که با پدر قهر است و از او بُریده است.
در بخشی از کتاب «دودمان» می‌خوانید: «قبضدان جیب بغل را لمس کرد، جوری که چشم‌هایی مراقبِ حرکت دستش نباشند و محض احتیاط کمی هم زیر بغل را خاراند. بعد از آن دستمال ابریشمی را از جیب درآورد بگیرد روی بینی از بوی بد دستاب که دم‌به‌دم بیش می‌شد و متوجه سوراخ کلاه مچاله‌شده‌ی توی دستش شد، همان کلاه را بی‌اختیار گرفت روی بینی و نگاهش را فروانداخت مبادا کسی متوجه حسّ انزجارش بشود و به او پیله کند. فغان از این ترس! از آن لحظه‌ای که کلاهِ حالا گم‌شده‌اش را از سر چوب‌رختی برداشته، به سر گذاشته و عزم گریز کرده بود این ترس و بیم رهایش نمی‌کرد. ترس از هر چیز و کس، حتی ترس از فضای خالی وقتی میان راه از اتوبوس پیاده می‌شد با دیگر مسافران و خود می‌رفت دورتر از همگان در یک فضای خالی و خلوت می‌نشست یا می‌ایستاد در سایه‌ی درختی و مثلاً به کوه و دشت‌ها نگاه می‌کرد. چشم‌های گربه‌ای سایه‌ی آن مرد گم‌شده در غبار پیرامون اتوبوس گاراژ که دیگر فصل تازه‌ای بود و تازه می‌کرد همه‌ی وهم – بیم‌های پیشین را و حالا نگران می‌بود مبادا آن شخص هم در میان انبوه جمعیت یک گوشه‌ای کز کرده باشد و او را می‌پاید.»
کتاب «دودمان» در نشر چشمه منتشر شده است.

دربارۀ محمود دولت‌آبادی، نویسندۀ کتاب «دودمان»
محمود دولت‌آبادی، متولد 1319 در روستای دولت‌آباد سبزوار، داستان‌نویس، بازیگر تئاتر و سینما، نمایشنامه‌نویس و جستارنویس ایرانی است.
دولت‌آبادی از بزرگترین و مهمترین نویسندگان رئالیست ایرانی است. ژرفکاوی انسان و مسائل و درگیری‌ها و کشمکش‌های بنیادین آدمی، ترسیم ماهرانۀ زندگی روستایی در ایران و خُلق‌وخو و مناسبات و پیچیدگی‌های شخصیتی روستاییان ایرانی، توجه به تنگناها و اضطراب‌های زنان گرفتار در جامعۀ مردسالار و تبعیض‌هایی که علیه زنان اعمال می‌شود و تلاش زنان برای جنگ با دشواری‌های برآمده از زیستن تحت محرومیت و تبعیض، حوادث و رویدادهای سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران و ترسیم زندگی محرومان و حاشیه‌نشینان و کارگران و تهیدستان شهری از ویژگی‌های اصلی آثار محمود دولت‌آبادی هستند. او نویسنده‌ای است که با ظرافت، ژرفای شخصیت‌هایش را می‌کاود و تناقضات و درگیری‌های درونی انسان‌ها را به نمایش می‌گذارد و می‌تواند از اقلیمی کوچک، جهانی بزرگ بیافریند و از خلال طرح مسائل و کشمکش‌های شخصیت‌های قصه‌هایش به مسائل و کشمکش‌های بنیادین و بی‌زمانِ همۀ آدم‌ها در تمام دوران‌ها و سرزمین‌ها نقب بزند.
دولت‌آبادی در دوران جوانی‌اش مشاغل مختلفی را تجربه کرد. مدتی هم به بازیگری در صحنۀ تئاتر پرداخت و در اجرای صحنه‌ای نمایشنامه‌هایی از بهرام بیضایی و اکبر رادی و... ایفای نقش کرد. او همچنین در فیلم «گاو» داریوش مهرجویی نقشی ایفا کرده است. در دهۀ 40 خورشیدی بود که قصه‌نویسی را شروع کرد. در دهۀ 50 به زندان افتاد و در جریان این زندان بخشی از رمان بزرگش، «کلیدر»، از بین رفت و مجبور شد بعد از زندان آن را از نو بنویسد.
در اوایل دهۀ 50 خورشیدی مسعود کیمیایی فیلم «خاک» را براساس رمان کوتاه «آوسنۀ بابا سبحان»، که یکی از بهترین آثار دولت‌آبادی است، ساخت.
همکاری با پروژۀ جهانی هنر صلح در سال 2020، از طریق نوشتن و دکلمۀ اثری با عنوان «سرباز (پوتین‌های نیم‌سوخته)» با آهنگسازی و تنظیم مهران علیرضایی، از دیگر فعالیت‌های محمود دولت‌آبادی است.
دولت‌آبادی در سال 2013 برگزیدۀ جایزۀ ادبی یان میخالسکیِ سوییس شد. او همچنین در سال 2014 جایزۀ شوالیۀ ادب و هنر فرانسه را دریافت کرد.
رمان‌های «جای خالی سلوچ» و «کلیدر» از مشهورترین و شاخص‌ترین آثار محمود دولت‌آبادی هستند. از دیگر آثار او می‌توان به رمان‌های «روزگار سپری شدۀ مردم سالخورده» و «سلوک» اشاره کرد.
برای رمان «کلیدر» دولت‌آبادی، محمدرضا درویشی، آهنگساز ایرانی، به‌سفارش انتشارات فرهنگ معاصر، ناشر رمان «کلیدر»، موسیقی‌ای هشت‌بخشی ساخته که تلفیقی‌ است از آهنگ‌های درویشی برای بخش‌هایی از «کلیدر» و صدای دولت‌آبادی که همان بخش‌ها را خوانده است.
همچنین در سال 1398 در سبزوار، زادگاه دولت‌آبادی، نام خیابانی به نام «سهراب چهار» و معروف به «گل‌افشانی» به «کلیدر» تغییر کرد و این اولین بار در ایران بود که یک خیابان نام رمانی را به خود گرفت.

ادامه keyboard_arrow_down