کتاب | علوم انسانی | علوم سیاسی | عمومی | لیبرالیسم
لیبرالیسم شابک: 9786002539090 296 صفحه 280 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1100 لیبرالیسم لودویگ فون میزس مهدی تدینی علوم انسانی علوم سیاسی عمومی

2,212,500 ریال 2,950,000 ریال

ناشر: کتاب پارسه

چاپ ششم

کتاب «لیبرالیسم» نوشتۀ لودویگ فون میزس
لیبرالیسم کلاسیک چیست و یک لیبرالِ کلاسیک چگونه به جهان می‌نگرد؟ لودویگ فون میزس، که خود از متفکران برجستۀ مکتب لیبرالیسم است، در کتاب «لیبرالیسم» به‌صورتی موجز و روشن به این پرسش پاسخ می‌دهد.
کتاب «لیبرالیسم» یک کتاب مختصر و مفید و جمع‌وجور درباب لیبرالیسم کلاسیک و خطوط و مبانی اصلی آن است.
کتاب «لیبرالیسم» کتابی مفید برای دانشجویان فلسفۀ سیاسی و نیز مناسب برای همۀ کسانی است که می‌خواهند با اصول اولیه و اساسی و مهم لیبرالیسم کلاسیک، به‌ویژه مکتب اتریش، یک آشنایی مقدماتی پیدا کنند و با دیدگاه‌های یکی از متفکران برجستۀ این مکتب و تعریف و تلقی او از لیبرالیسم آشنا شوند.
متن اصلی کتاب «لیبرالیسم» نخستین بار در سال 1927، با عنوان Liberalismus، به زبان آلمانی منتشر شده است.
نگارش و انتشار کتاب «لیبرالیسم» چنانکه در مقدمۀ مهدی تدینی بر ترجمۀ فارسی این کتاب اشاره شده، با دورانی حساس و بحرانی و پرتلاطم از تاریخ اروپا همزمان بوده است؛ دورانی که آرامش از اروپا رخت بربسته و طوفان آغاز شده است. در این دوران، فاشیسم در ایتالیا پا گرفته بود و پایه‌های خود را محکم می‌کرد و کمونیسم نیز، بعد از استیلایش بر روسیه، در حال گسترش در جهان بود. ردّ این رویدادها به‌نحوی در کتاب «لیبرالیسم» مشهود است اما این کتاب، ضمن نسبت‌اش با زمانه‌ای که در آن نوشته و منتشر شده است، هنوز هم حرفی برای گفتن دارد و کتابی است همچنان خواندنی و کاربردی برای ورود به مباحث مطرح در لیبرالیسم کلاسیک و آشنایی اولیه با دیدگاه‌های فون میزس و چارچوب نظری مکتب اتریش.

مروری بر کتاب «لیبرالیسم»
لودویگ فون میزس در کتاب «لیبرالیسم» از منظر یک متفکر و نظریه‌پرداز مکتب لیبرالیسم کلاسیک، به موضوعات و حوزه‌های گوناگون، از اقتصاد گرفته تا سیاست و روابط بین‌الملل و مالکیت خصوصی و آزادی و دموکراسی و جنگ احزاب و نظام آموزشی و اقلیت‌ها و...، می‌پردازد و این حوزه‌ها و موضوعات را از نگاه لیبرالیسم کلاسیک مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد.
کتاب «لیبرالیسم» به ما می‌گوید که لیبرالیسمِ کلاسیک و به‌طور خاص‌تر خود فون میزِس، به‌عنوان نمایندۀ لیبرالیسم مکتب اتریش، چه تعریفی از موضوعاتی که به آن‌ها اشاره شد و دیگر موضوعاتی از این‌دست، که در کتاب «لیبرالیسم» به آن‌ها پرداخته شده است، دارد و مواجهۀ یک نظام لیبرالی با هر یک از این موضوعات چگونه است و چطور دربارۀ آن‌ها برنامه‌ریزی و سیاستگذاری می‌کند.
کتاب «لیبرالیسم» تصویری از مختصات یک جهان آرمانی و مطلوب یک متفکر لیبرالِ کلاسیک را ترسیم می‌کند. فون میزس همچنین در این کتاب، پیش‌بینی‌ای از آیندۀ لیبرالیسم ارائه می‌دهد.
کتاب «لیبرالیسم» از مقدمه، پنج فصل و یک بخش پیوست تشکیل شده است.
فصل‌های پنج‌گانۀ کتاب «لیبرالیسم» عبارتند از: «مبانی سیاست لیبرال»، «سیاست اقتصادی لیبرال»، «سیاست خارجی لیبرال»، «لیبرالیسم و احزاب سیاسی» و «آیندۀ لیبرالیسم».
فون میزس در مقدمۀ کتاب «لیبرالیسم» چشم‌اندازی تاریخی از لیبرالیسم و دستاوردهای آن به دست می‌دهد و از لیبرالیسم و رفاه مادی و عقل‌باوری و نیز از هدف لیبرالیسم، لیبرالیسم و کاپیتالیسم و ریشه‌های روانی لیبرالیسم‌ستیزی سخن می‌گوید.
بخش اول کتاب «لیبرالیسم» به بحث از مالکیت، آزادی، صلح، برابری، نابرابریِ شرایط درآمد و دارایی، مالکیت خصوصی و اخلاق، حکومت و دولت، دموکراسی، نقد نظریۀ زور، برهان فاشیسم، حدود فعالیت دولت، رواداری و حکومت و رفتار ضداجتماعی اختصاص دارد.
در بخش دوم کتاب «لیبرالیسم» از سازماندهی اقتصاد، مالکیت خصوصی و منتقدان آن، مالکیت خصوصی و دولت، اجراناپذیری سوسیالیسم، مداخله‌گری، کاپیتالیسم، کارتل‌ها و انحصارگری‌ها و لیبرالیسم و همچنین از بوروکراتیک‌سازی سخن رفته است.
بخش سوم کتاب «لیبرالیسم» دربارۀ مزرهای حکومت، حق تعیین سرنوشت، مبانی سیاسی صلح، ناسیونالیسم، امپریالیسم، سیاست استعماری، تجارت آزاد، آزادی جابجایی، ایالات متحد اروپا، جامعۀ ملل و نیز دربارۀ روسیه است.
در بخش چهارم کتاب «لیبرالیسم» از دکترین‌پرستی لیبرال‌ها، احزاب سیاسی، بحران نظام پارلمانی و ایدۀ پارلمان رسته‌ای – صنفی یا اقتصادی، احزاب منافع ویژه و لیبرالیسم، تبلیغات حزبی و دستگاه حزبی بحث شده و این پرسش نیز مطرح شده است که آیا «لیبرالیسم حزب سرمایه‌داران است؟»
بخش پنجم و پایانی کتاب «لیبرالیسم» هم به بحث دربارۀ آیندۀ لیبرالیسم اختصاص دارد.
در بخشی از کتاب «لیبرالیسم» می‌خوانید: «فیلسوفان، جامعه‌شناسان و اقتصاددانان در قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم برنامه‌ای سیاسی را تدوین کردند که ابتدا در انگلستان و ایالات متحد، سپس در قارۀ اروپا و در نهایت در دیگر بخش‌های دنیای آباد کم‌تر یا بیشتر به خط‌مشی سیاست عملی تبدیل شد. این برنامه در هیچ‌جا و هیچ‌ زمانی به طور کامل به اجرا درنیامد. حتی در انگلستان که آن را میهن لیبرالیسم و الگوی کشوری لیبرال توصیف می‌کنند، هیچ‌گاه این توفیق حاصل نشد که همۀ مطالبات لیبرالیسم اجرا شود. در همه‌جای دیگر دنیا همیشه تنها بخش‌هایی از برنامۀ لیبرال برگرفته شد و دیگر بخش‌های آن، که اهمیت کم‌تری هم نداشت، یا از ابتدا رد شد یا دست‌کم پس از اندک‌‌زمانی دوباره انکار شد. در واقع تنها با قدری اغراق می‌توان از این سخن گفت که دنیا روزی روزگاری عصری لیبرال را تجربه کرده است. لیبرالیسم هیچ‌گاه نتوانست تأثیرگذاری کامل خود را شکوفا کند.
با این حال، همین استیلای متأسفانه بسیار کوتاه و بسیار محدودِ ایده‌های لیبرال کافی بود تا چهرۀ کرۀ زمین را دگرگون کند. شکوفایی اقتصادی باشکوهی آغاز شد. با گسسته شدن زنجیر از نیروهای مولد انسانی، میزان ابزارهای معیشتی چندبرابر شد. در آستانۀ جنگ جهانی – جنگی که هم خود نتیجۀ سال‌ها مبارزه‌ای حاد علیه روح لیبرال بود و هم سرآغاز مبارزه‌ای بس حادتر علیه اصول لیبرال بود – جهان بسیار پرجمعیت‌تر از هر زمانی تا پیش از آن بود و هر یک از ساکنان دنیا می‌توانست بسیار بهتر از آنچه در سده‌های پیش از آن ممکن بود، زندگی کند. رفاهی که لیبرالیسم ایجاد کرده بود، مرگ‌ومیر کودکان را که در سده‌های پیشین بی‌محابا تاخت‌وتاز کرده بود، کاهش چشمگیری داد و از طریق بهبود شرایط زیست، متوسط طول عمر را افزایش داد. این‌طور نبود که این رفاه فقط نصیب لایۀ نازکی از برگزیدگان شود. در آستانۀ جنگ جهانی زندگی یک کارگر در کشورهای صنعتی اروپا، ایالات متحد آمریکا و قلمروهای فرادریایی انگلستان بهتر و زیباتر از زندگی یک نجیب‌زاده در گذشته‌ای نه چندان دور بود. او هم می‌توانست به میل خود بخورد و بیاشامد، هم می‌توانست آموزش بهتری برای فرزندانش تدارک آورد، هم اگر می‌خواست می‌توانست در حیات معنوی مردمش مشارکت کند و هم اگر استعداد و نیروی کافی در اختیار داشت می‌توانست بدون دشواری زیادی به لایه‌های بالاتر ارتقای درجه پیدا کند. در میان مردانی که در رأس هرم اجتماعی ایستاده بودند، اتفاقاً در کشورهایی که بیشترین راه را در مسیر لیبرالیسم پوییده بودند، اکثریت نه از آنِ کسانی که از رهگذر تولد در خانواده‌ای ثروتمند و بلندمرتبه امتیاز یافته بودند، بلکه از آن کسانی بود که با اتکا به توان خود و با بهره‌گیری از شرایط مساعد، توانسته بودند از مناسباتی محقر به جایگاه بالایی برسند. حصارهایی که در دوران قدیم اربابان را از بندگان جدا می‌کرد، فرو ریخته بود. تنها چیزی که وجود داشت شهروندانی با حقوق برابر بود. هیچ‌کس به دلیل تعلق قومی، به دلیل مرام و منش یا به دلیل عقیده‌اش طرد یا حتی تعقیب نمی‌شد. در عرصۀ داخلی پیگردهای سیاسی و مذهبی متوقف شده بود و در عرصۀ خارجی جنگ‌ها کم‌تر و کم‌تر می‌شد. خوش‌بینان گمان می‌کردند عصر صلح جاودان آغازیدن گرفته است.
اما گردونۀ روزگار به گونۀ دیگری گردید.»

دربارۀ لودویگ فون میزس، نویسندۀ کتاب «لیبرالیسم»
لودویگ هاینریش الدر فون میزس (Ludwig Heinrich Edler von Mises)، متولد 1881 و درگذشته به سال 1973، فیلسوف و اقتصاددان مکتب اتریش و از متفکران برجستۀ لیبرالیسم کلاسیک است.
فون میزس در شهر لِمبرگ متولد شد. لِمبرگ در زمان تولد او به امپراتوری اتریش – مجارستان تعلق داشت اما اکنون در غرب اوکراین واقع است. فون میزِس در دانشگاه وین حقوق خواند و بعد از گرفتن مدرک دکترای حقوق از این دانشگاه در اتاق بازرگانی و مشاغل وین مشغول به کار شد. او در دهۀ 1920 به دولت اتریش مشاورۀ اقتصادی می‌داد. فون میزِس همچنین در دانشگاه وین و مؤسسۀ عالی مطالعات بین‌المللی ژنو درس می‌داد و علاوه بر تدریس رسمی، جلساتی خصوصی هم برگزار می‌کرد. او در دورانی که مشاور اقتصادی دولت اتریش بود بر نوع سیاست‌گذاری‌های این دولت مؤثر بود و دیدگاه‌های لیبرالیستی کلاسیک خود را به دولت تسری داد.
با بحرانی ‌شدن اوضاع اروپا و درگیری جنگ جهانی دوم در پایان دهۀ 30 میلادی، فون میزِس در سال 1940 بارِ سفر بست و به امریکا رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند. در امریکا، به کمک صندوق ویلیام فولکر که حامی اقتصاددانان لیبرالِ مهاجر بود، توانست در دانشگاه نیویورک تدریس کند. البته حق‌التدریس او را نه دانشگاه بلکه لورنس فرتیگ می‌داد که روزنامه‌نگاری لیبرال بود و در هیئت امنای دانشگاه نیویورک عضویت داشت.
از شاگردان فون میزس می‌توان به فریدریش آگوست فون هایک، اوسکار مورگنشترن و اریک فوگِلین اشاره کرد.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «لیبرالیسم»
کتاب لیبرالیسم با ترجمه و مقدمۀ مهدی تدینی در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. مهدی تدینی در مقدمه‌اش بر ترجمۀ فارسی کتاب «لیبرالیسم» علاوه بر معرفی این کتاب و ارائۀ شرحی از زندگی فون میزس، ماجرای آشنایی خودش با کتاب «لیبرالیسم» را نیز نقل کرده است.
تدینی کتاب «لیبرالیسم» را از زبان آلمانی، یعنی متن اصلی این کتاب، ترجمه کرده اما این ترجمه را با ترجمۀ انگلیسی کتاب «لیبرالیسم» که خود فون میزِس بر انجام آن نظارت داشته و اولین بار همراه با یادداشتی از او در سال 1962 منتشر شده، تطبیق داده است. یادداشت فون میزس بر ترجمۀ انگلیسی کتاب «لیبرالیسم» در ابتدای ترجمۀ فارسی این کتاب نیز آمده است.
مهدی تدینی، متولد 1359، مترجم و روزنامه‌نگار ایرانی و پژوهشگر حوزۀ تاریخ و اندیشۀ سیاسی است. او دبیری بخش جامعه‌شناسی سیاسی نشریۀ «سیاست‌نامه» و نیز دبیری بخش علوم اجتماعی و فلسفۀ نشر ثالث را در کارنامۀ کاری خود دارد.
تدینی کتاب‌های زیادی را در زمینۀ فلسفه و علوم سیاسی ترجمه و منتشر کرده که از آن میان می‌توان به کتاب‌های «توتالیتاریسم»، «نظریه‌های فاشیسم»، «فاشیسم و کاپیتالیسم: نظریه‌هایی دربارۀ خاستگاه‌ها و کارکرد اجتماعی فاشیسم»، جنبش‌های فاشیستی: بحران نظام لیبرالی و تکامل فاشیسم»، «قرن بیستم: ایدئولو‌ژی‌های خشونت»، «بولشویسم از موسی تا لنین: گفتگویی میان من و آدولف هیتلر»، «گفتگو با موسولینی» و «امپریالیسم» اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down

از همین نویسنده