کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات روسیه | شب های روشن
شب های روشن شابک: 9786229015209 119 صفحه 120 گرم قطع: جيبی نوع جلد: شوميز تیراژ: 1000 روشن فیودور داستایفسکی بابک شهاب علوم انسانی ادبیات ادبیات روسیه

756,500 ریال 890,000 ریال

ناشر: وال

چاپ یکم

کتاب «شب‌های روشن» اثر فیودور داستایِفسکی
معمولاً نام فیودور داستایفسکی با رمان‌های بلند و حجیمش، از جمله «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف»، عجین است. قصۀ کوتاه «شبهای روشن» اما استثنایی بر این قاعده است. این قصه، بیش‌وکم به‌اندازۀ چند شاهکار حجیم داستایفسکی، شهرۀ خاص و عام است و جزو آثار پرمخاطب و محبوب او به‌حساب می‌آید.
قصۀ کوتاه «شبهای روشن»، با عنوان اصلی Белые ночи، از آثار دوران جوانی فیودور داستایفسکی و معروف‌ترین قصۀ کوتاه این نویسندۀ بزرگ کلاسیک است.
داستایفسکی در قصۀ «شبهای روشن»، که یکی از عاشقانه‌های مشهور و فراموش‌نشدنی کلاسیک است، داستان عشق و دلدادگی و حسرت و آرزو و تنهایی و فراق را نوشته است و داستان رنج آدمی تنها را که چهار صباحی طعم عشق را می‌چشد.
متن اصلی قصۀ «شب‌های روشن» اولین بار در سال 1848 منتشر شده است. این قصه دستمایۀ اقتباس‌های سینمایی و تئاتری هم قرار گرفته است.
یکی از اقتباس‌های سینمایی از قصۀ «شب‌های روشن» اقتباس لوکینو ویسکونتی، فیلمساز صاحبنام ایتالیایی، از این قصه است. در این اقتباس، مارچلو ماسترویانی، بازیگر مشهور ایتالیایی، ایفای نقش کرده است.
فیلم «چهار شب یک رؤیابین»، به‌کارگردانی روبر برسون، فیلمساز معروف فرانسوی، از دیگر اقتباس‌های سینمایی از قصۀ «شب‌های روشن» است.
فیلم ایرانی «شب‌های روشن»، به‌ کارگردانی فرزاد مؤتمن و نویسندگی سعید عقیقی، نیز برداشتی آزاد از قصۀ «شب‌های روشن» داستایفسکی است.

مروری بر قصۀ «شب‌های روشن»
داستانی که داستایفسکی در قصۀ «شب‌های روشن» روایت می‌کند، داستانی دربارۀ یک عشق ناگهانی است؛ عشقی که یکباره و بدون پیش‌بینی درمی‌گیرد و شور زندگی را چند روزی در وجود مردی تنها که قبلاً تجربۀ عاشقانه‌ای نداشته است، برمی‌انگیزد. این مرد، خود راوی این قصۀ عاشقانۀ شورانگیز و البته تلخ است. او شبی، حین پرسه‌زنی در پتربورگ، اتفاقی زنی را می‌بیند و به او دل می‌بازد. این زن، که ناستینکا نام دارد، کنار کانال آبی ایستاده است. مردی مزاحم او می‌شود و راوی مزاحم را می‌راند. این سرآغاز هم‌صحبتی راوی و ناستینکا و آشنایی و دوستی آن‌هاست. ناستینکا اما می‌گوید که راوی نباید عاشق او بشود و فقط می‌تواند دوست معمولی او باشد. آخر ناستینکا عاشق مردی دیگر است و البته آن مرد، که قرار بوده با ناستینکا ازدواج کند، یک سال است که به سفر رفته و هنوز برنگشته است. ناستینکا اما همچنان چشم‌انتظار اوست.
راوی قصۀ «شب‌های روشن» سه شب دوام می‌آورد و جلوی خود را می‌گیرد و عشقش را به معشوقه بروز نمی‌دهد اما در شب چهارم بالاخره زبان به ابراز عشق می‌گشاید. اما فرجام این عشق چیست؟ این را پایان غافلگیرکنندۀ قصۀ کوتاه «شب‌های روشن» به ما می‌گوید.

دربارة فیودور داستایِفسکی، نویسندة قصۀ «شب‌های روشن»
فیودور میخایلوویچ داستایفسکی (Фёдор Михайлович Достоевский)، متولد 1821 و درگذشته به سال 1881، از بزرگترین نویسندگان کلاسیک قرن نوزدهم و از مهمترین نمایندگان عصر طلایی ادبیات روسیه است.
داستایفسکی نویسنده‌ای بود با زندگی‌ای پر از اُفت‌وخیز و تلاطم. یک‌‌بار حتی تا دمِ مرگ و پای جوخۀ اعدام رفت اما در آخرین لحظات اعلام شد که بخشوده شده است. سالهایی را در سیبری زندانی بود. از بیماری صرع نیز رنج می‌بُرد و این‌ها همه، در کنار عوامل و رویدادهایی دیگر، تأثیرات خود را به‌نحوی بر جهان‌بینی و آثار داستانی‌اش به‌‌جا گذاشتند.
داستایفسکی در رمان‌هایش آیندۀ جهان، برآمدن نظام‌های توتالیتر و بحرانهایی را که انسان مدرن در قرن بیستم قرار بود از سر بگذراند پیش‌بینی کرده و پرسش‌ها و تردیدهایی را دربارۀ انسان و انتخاب‌های او و نیز درباب مقولۀ خیر و شر و شک و یقین پیش کشیده که همچنان برای انسان قرنِ بیست‌و‌یکمی نیز مطرح است. شخصیت‌پردازی قدرتمند و ترسیم ماهرانۀ تلاطمات درونی و پیچیدگی‌ها و تناقضات شخصیتی آدم‌ها و درگیری‌شان با بحرانهای وجودی و هستی‌شناختی، از خلال قصه‌هایی جذاب و پُرکشش، از ویژگی‌های اصلی آثار شاخصِ داستایفسکی هستند. او به ویژه در رمان‌های «جنایت و مکافات»، «برادران کارامازوف»، «شیاطین» و «ابله» اوج هنر قصه‌پردازی و نیز عصارۀ جهان‌بینی خود را به نمایش گذاشته است. این رمان‌ها، با گذشت این‌همه‌سال از نوشته‌شدن‌شان، همچنان تَر و تازه و شادابند و مثل هر اثر بزرگ کلاسیک، همچنان حرفهای تازه‌ و مهمی برای گفتن دارند.
داستایفسکی روزنامه‌نگار چیره‌دستی هم بود و از سال 1861 تا 1863 ماهنامۀ «زمان» را سردبیری کرد؛ ماهنامه‌ای ادبی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی که لئونید گروسمن در کتاب «داستایفسکی، زندگی و آثار» از آن به‌عنوان «واقعه‌ای بزرگ در تاریخ مطبوعات روسیه» یاد می‌کند و دلیل توفیق این ماهنامه را «قریحۀ شگفت‌آور داستایفسکی، شیفتگی آتشینش در طلب اندیشه‌های نو، روحیۀ مبارزه‌جوی او به‌عنوان یک نویسندۀ سیاسی و عشق بی‌آلایشش به آفریده‌های مردم خود» می‌داند.
از داستایفسکی، به‌جز رمان و داستان کوتاه، نوشته‌های غیرداستانی بسیاری هم در موضوعات مختلف به‌‌جا مانده است. او همچنین مترجم آثاری از ادبیات آلمان و فرانسه بوده است.

دربارة ترجمۀ فارسی کتاب «شب‌های روشن»
کتاب «شب‌های روشن» با ترجمۀ بابک شهاب در نشر وال منتشر شده است.
بابک شهاب، متولد 1352 در اراک، مترجم ادبیات روسی و روزنامه‌نگار ایرانی است. او تحصیلکردۀ مهندسی مکانیک در آکادمی دولتی پلی‌تکنیک بلاروس است. شهاب، در حوزۀ کار مطبوعاتی، همکاری با نشریات «کلک»، «شوکران»، «دانشمند»، «خانواده سبز» و «دانش و مردم» را در کارنامۀ کاری خود دارد.
از ترجمه‌های بابک شهاب از ادبیات روسی می‌توان به کتاب‌های «ما»، «نغمه‌های اسکندریه»، «مُرفین» و «خیاط مایه‌دار و کف‌بین» اشاره کرد.
از قصۀ «شب‌های روشن» ترجمه‌های فارسی دیگری هم موجود است. از جملۀ این ترجمه‌ها می‌توان به ترجمۀ سروش حبیبی، منتشرشده در نشر ماهی، و ترجمۀ حمیدرضا آتش‌برآب، منتشرشده در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، اشاره کرد.

ادامه keyboard_arrow_down