خرگوش‌ها و مارهای بوآ
رمان «خرگوش‌ها و مارهای بوآ» با روایتی ساده، ماجرایی را با مناسبات اجتماعی، در سرزمین حیوانات به تصویر می‌کشد. در داستان با اینکه حیوانات مختلفی حضور دارند اما ماجرا بین مارهای بوآ و خرگوش‌هاست. انسان‌ها هم که در همه جا حضور دارند، بالاخره در پایان وارد داستان می‌شوند. نکته جالب در داستان، اهمیت به ندانستن و ضعف شهروندان است که، نشان می‌دهد چطور این ضعف می‌تواند جامعه‌ای را به نابودی بکشاند. روایت داستان، گذشته از حکایت‌های اخلاقی و اتفاقات در سرزمین حیوانات که در ظاهر اولیه ماجرا، وجود دارد؛ خواننده را یاد اثر جورج اورول می‌اندازد. تا جاییکه پژوهشگران نیز، این اثر را با «مزرعه حیوانات» جورج اورول مقایسه کرده‌اند. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «مار نوجوان که تازه بلعیدن خرگوش‌ها را یاد گرفته بود، گفت: «از یک چیز سر در نمىآورم. چرا وقتى من به خرگوش‌ها نگاه مىکنم، فرار نمىکنند؟ آنها که خیلى تند مىدوند. چپچشم تعجب کرد: «چطور فرار کنند؟ ما آنها را هیپنوتیزم مىکنیم...» مار نوجوان پرسید: «هیپنوتیزم یعنى چه؟» داستان تمثیلی «خرگوش‌ها و مارهای بوآ» توسط «آبتین گلکار» به فارسی ترجمه شده است.
درباره نویسنده: فاضل عبدلوویچ اسکندر ( 1929- 2016 ) نویسنده ایرانی تبار اهل بخارا، صاحب اثر «خانه‌ای زیر درختان سرو»
رتبه گودریدز:
ادامه keyboard_arrow_down
