محاکمه
یوزف ک. یک روز بیآنکه خطایی کرده باشد بازداشت میشود و این آغاز سرگردانی تراژیکُمیک او در هزارتوی قانون و بوروکراسی است؛ هزارتویی که قهرمان رمان محاکمه، اثر فرانتس کافکا، هرچه بیشتر تقلا میکند که از آن خلاص شود، بیشتر در آن گرفتار و سردرگم و سرگردان میشود و فریاد و اعتراض و کمکخواهیاش هم به جایی نمیرسد. کافکا در محاکمه قدرتی مهیب را ترسیم کرده است که فردِ گرفتار در چنبره آن نه میتواند به چند و چون آن راه یابد، نه میتواند به ماهیت آن پی ببرد، نه از دلیل گرفتاری خود در آن سر در میآورد و نه توان خلاصی از این قدرت مهیب را دارد. محاکمه تجسم گرفتاری، بیچارگی و اعتراضی است که یا شنیده نمیشود و یا کسی به آن وقعی نمینهد؛ تجسم بیمنطقی امور و وجهِ هیولاوش و کابوسوارِ قانون و قدرت و نهادهایی که نماینده و بازوهای قدرتاند. محاکمه نیز مانند بسیاری از آثار کافکا به انواع و اقسام تفسیرها میدان میدهد؛ از تفسیرهای متافیزیکی و فلسفی گرفته تا تفسیرهای سیاسی و روانشناختی و ... . این رمان یکی از کلاسیکهای ادبیات مدرن جهان به حساب میآید. محاکمه رمانی است که تراژدی و کمدی را به هم آمیخته است تا با یک کمدیِ سیاه موقعیت انسان در برابر قدرت را ترسیم کند. بر اساس این رمان، اُرسن ولز فیلمی به همین نام ساخته است.
ترجمه امیرجلالالدین اعلم از رمان محاکمه، در انتشارات نیلوفر منتشر شده است. در پایان این ترجمه مقالهای نیز از ماکس برود آمده است.
درباره نویسنده: فرانتس کافکا (1924 – 1883)، داستاننویسِ آلمانیزبانِ چِک.
رتبه گودریدز: 3/96 از 5.
ادامه keyboard_arrow_down