کتاب | علوم انسانی | ادبیات | داستان کوتاه ایرانی | مردی که گورش گم شد
مردی که گورش گم شد شابک: 9789643623845 96 صفحه 109 گرم قطع: رقعی نوع جلد: شوميز تیراژ: 500 مردی گورش حافظ خیاوی علوم انسانی ادبیات داستان کوتاه ایرانی

323,000 ریال 380,000 ریال

ناشر: چشمه

چاپ دوازدهم

مردی که گورش گم شد
هفت داستان از حسها و غرایز بدوی، کنجکاوی‌های معصومانه، عشق، میل، آرزو، خشونت، جنگ، مرگ، کشتن، محرومیت، عقده‌های انباشته و جمیع حسها و حالاتی که در عین سادگی پیچیده‌اند. داستانهای مجموعه مردی که گورش گم شد، نوشته حافظ خیاوی، زبان و نثر و ظاهر ساده‌‌ای دارند، اما در این داستانها طنز و رندی‌ای هست که مخاطب را از سادگی ظاهری آنها به پیچیدگی‌های پسِ پشت‌شان می‌برد. مکان داستانها جغرافیایی دور از مرکز است. عنوانهای داستانهای این کتاب عبارتند از: «روزه‌ات را با گیلاس باز کن»، «آن‌ها چه‌جوری می‌گریند؟»، «چشم‌های آبی عمواسد»، «صف دراز مورچگان»، «مردی که گورش گم شد»، «ماه بر گور می‌تابید» و «مردها کی از گورستان می‌آیند؟» مردی که گورش گم شد برنده جایزه ادبی روزی روزگاری شده است. آنچه می‌خوانید قسمتی است از داستان «مردی که گورش گم شد» از این مجموعه: «انصافاً من هم خیلی راحت مردم. حتا جان هم ندادم، یکهو مردم و خلاص. هشت تا گلوله خوردم، ولی اصلاً نفهمیدم. هیچ‌جایم هم درد نگرفت، شاید هم تا درد آمد، رفتم من. آن دو چالم می‌کردند. انداخته بودند توی گودال و رویم خاک می‌ریختند. مرد چاق ایستاده بود، ایستاده بود داشت سیگار می‌کشید. گشادخان دست به سیاه و سفید هم نمی‌زد. سیگار بهمن هم می‌کشید. خیلی وقت می‌شد که سیگار نکشیده بودم. بدجوری هوس سیگار کردم. نمی‌دانستم مرده‌ها هم هوس سیگار می‌کنند. کاش یک نخ هم به من می‌داد، حیف نون.»
مجموعه داستان مردی که گورش گم شد در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره نویسنده: حافظ خیاوی (- 1352)، داستان‌نویس ایرانی.
رتبه گودریدز: 3/15 از 5.

ادامه keyboard_arrow_down