کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات آمریکای لاتین | عشق در روزگار وبا
عشق در روزگار وبا 468 صفحه 523 گرم قطع: وزيری نوع جلد: شوميز تیراژ: 2000 روزگار گابریل گارسیا مارکز کاوه میرعباسی علوم انسانی ادبیات ادبیات آمریکای لاتین

671,250 ریال 895,000 ریال

ناشر: کتاب سرای نیک

چاپ سوم

کتاب «عشق در روزگارِ وبا» اثر گابریل گارسیا مارکز
حکایت عاشقی وفادار و سرسخت که تا سالیانِ سال به وصال معشوق نمی‌رسد اما پا پس نمی‌کشد. کتاب «عشق در روزگارِ وبا»، با عنوان اصلی El amor en los tiempos del cólera، رمانی است که در حال‌وهوایی هم سرخوشانه و هم تلخ و با نگاهی هم فلسفی و هم اجتماعی به موضوعات بنیادینی چون عشق، هوس، گذر زمان و سالخوردگی و مرگ می‌پردازد.
کتاب «عشق در روزگار وبا» یکی از معروف‌ترین آثار داستانی گابریل گارسیا مارکز و از بهترین عاشقانه‌های مدرن قرن بیستمی است.
مارکز در کتاب «عشق در روزگار وبا» اوج هنر روایتگری و قصه‌پردازی خود را به کار می‌زند تا قصه‌ای شیرین و درعین‌حال اندوهبار و جاهایی از رمان، حتی بی‌رحمانه دربارۀ عاشقی صبور خلق کند که سالهای سال منتظر رسیدن به وصالِ معشوقه‌ای که از او دریغ شده است، می‌ماند.
متن اصلی کتاب «عشق در روزگار وبا» اولین بار در سال 1985 منتشر شده است.
براساس کتاب «عشق در روزگار وبا» فیلمی هم به کارگردانی مایک نیوول ساخته شده که نقش اصلی آن را خاویر باردم بازی کرده است.

مروری بر کتاب «عشق در روزگارِ وبا»
مارکز اگرچه استاد رئالیسم جادویی است اما در کتاب «عشق در روزگار وبا»، به جای آمیختن واقعیت به جادو و افسانه و اسطوره و عناصر قصه‌های پریان، خودِ واقعیت را مثلِ قصه‌های پریان روایت می‌کند تا به‌قول میچیکو کاکوتانی، منتقد ادبی امریکایی، نشان بدهد که «امر عادی چقدر می‌تواند خارق‌العاده باشد».
کتاب «عشق در روزگار وبا» رمان عاشقانه‌ای‌ست که هم مخاطبانش را سرگرم می‌کند و هم آن‌ها را به تأمل در فلسفۀ زندگی و عشق و گذرِ زمان و مرگ و سالخوردگی فرامی‌خواند و هم عشقی را ترسیم می‌کند که با سماجت از همۀ مرزها و موانع اجتماعی و فرهنگی گذر می‌کند و دربرابر هیچ مانعی عقب‌ نمی‌نشیند.
وقایع کتاب «عشق در روزگار وبا» در اوایل قرن نوزدهم و اواخر قرن بیستم در جایی از حوزۀ دریای کارائیب اتفاق می‌افتد.
داستان کتاب «عشق در روزگار وبا» دربارۀ عشق دیرپای مردی به نام فلورنتینو آریثا به زنی به نام فرمینا داثا است؛ عشقی که در ایام نوجوانیِ عاشق و معشوق، ظاهراً در نطفه خفه می‌شود اما تا مدتی به‌صورت پنهانی از تمام مرزها و موانع عبور می‌کند تا اینکه معشوق به عاشق، بی‌اعتنا و رابطۀ آن‌ها قطع می‌شود. این اما پایان ماجرای عشق فلورنتینو آریثا و فرمینا داثا در کتاب «عشق در روزگار وبا» نیست.
فرمینا داثا با دکتری به نام خوبنال اوربینو ازدواج می‌کند اما عشق او چون آتشی زیر خاکستر در قلب فلورنتینو آریثا باقی می‌ماند. فلورنتینو اگرچه سال‌ها سال، زندگی را به هوس‌های گذرا، که در مواردی به مرگ زنانی که با او وارد رابطه می‌شوند می‌انجامد، می‌گذرانَد اما بیش از پنجاه سال منتظر می‌مانَد تا مرگ شوهر معشوقه‌اش فرا برسد و او دوباره بتواند به فرمینا داثا ابراز عشق کند.
شوهر فرمینا داثا سرانجام می‌میرد و فلورنتینو آریثا به خواسته‌اش می‌رسد و به‌سراغ فرمینا داثا می‌رود. زمان، عاشق و معشوق را فرسوده است اما عشق آن‌ها سرِ جایش هست اگرچه این عشق نیز یکسره از تأثیر زمان مصون نمانده است.
کتاب «عشق در روزگار وبا» با رفتن دکتر اوربینو، شوهر فرمینا داثا، بر سرِ جنازۀ یکی از دوستانش که خودکشی کرده آغاز می‌شود. کمی بعد، خود دکتر اوربینو نیز، براثر سانحه‌ای مضحک، می‌میرد. رمان، سپس به گذشته می‌رود و ماجرای عشق فلورنتینو آریثا به فرمینا داثا را روایت می‌کند و باز به زمان حال می‌رسد.
بیماری وبا نیز عنصری‌ست که در پس‌زمینۀ کتاب «عشق در روزگار وبا» حضور دارد و جایی در طرح‌وتوطئۀ این رمان هم ایفای نقش می‌کند.

دربارۀ گابریل گارسیا مارکز، نویسندۀ کتاب «عشق در روزگارِ وبا»
گابریل گارسیا مارکز (Gabriel García Márquez)، متولد 1927 و درگذشته به سال 2014، داستان‌نویس، روزنامه‌نگار و فیلمنامه‌نویس کلمبیایی و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات سال 1982 بود.
مارکز از نویسندگان دورۀ طلایی ادبیات امریکای لاتین و از بهترین نویسندگان سبک رئالیسم جادویی بود و در رواج این سبک، سهمی به‌سزا داشت. عشق، سیاست، جنگ، تاریخ، جادو، اسطوره، قصۀ پریان، ماجراجویی، سرخوشی، زندگی، مرگ، جاودانگی، تنهایی و رنج و سوگ و ماتمِ تراژیک از موضوعات اصلی آثار مارکز هستند.
مارکز نویسنده‌ای هم مورد توجه و تحسین منتقدان ادبی و هم محبوب مخاطبان عادی ادبیات بود. سرزمین خیالی «ماکوندو» که او آن را آفرید و زمینۀ وقوع رویدادهای بعضی قصه‌‌هایش، از جمله رمان معروف «صد سال تنهایی» بود، از سرزمین‌های خیالی معروف تاریخِ ادبیات داستانی است.
پس از مرگ مارکز، خوان مانوئل سانتوس، رییس‌جمهور پیشین کلمبیا، از او به‌عنوان «بزرگترین کلمبیایی که تاکنون زیسته است» یاد کرد.
رمان «پاییز پدرسالار» و رمان کوتاه «وقایع‌نگاری مرگی اعلام شده» از دیگر آثار داستانی گابریل گارسیا مارکز هستند.

دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «عشق در روزگارِ وبا»
کتاب «عشق در روزگار وبا» با ترجمۀ کاوه میرعباسی در انتشارات کتاب‌سرای نیک منتشر شده است.
کاوه میرعباسی، متولد 1334، مترجم ادبی و داستان‌نویس ایرانی است. میرعباسی کار داستان‌نویسی و ترجمه را از دوازده‌سالگی و با مجلۀ «کیهان بچه‌ها» آغاز کرد. در چهارده‌سالگی در ترجمۀ مجموعۀ افسانه‌های ملل با انتشارات امیرکبیر همکاری کرد و ترجمه‌اش در سال 1350 در این انتشارات منتشر شد. در هجده‌سالگی به فرانسه رفت که حقوق بخواند اما این رشته را رها کرد و برای خواندن سینما به رومانی و سپس، برای ادامۀ تحصیل در این رشته و گرفتن دکترای سینما، به اسپانیا رفت اما مشکلات مالی نگذاشت که تز دکترای خود را، با عنوان «تعلیق در ادبیات و سینما»، به انجام برساند.
میرعباسی در سال 1360، بعد از نوزده سال زندگی در خارج از کشور، به ایران برگشت و کار ترجمه را ادامه داد. او به سه زبان اسپانیایی، فرانسه و انگلیسی مسلط است و آثار بسیاری را از ادبیات داستانی کلاسیک و مدرن جهان به فارسی برگردانده است.
ادبیات پلیسی یکی از تخصص‌ها و حوزه‌های علاقه‌مندی کاوه میرعباسی است. او دبیری ترجمۀ دو مجموعۀ پلیسی، یکی «دایره هفتم» برای انتشارات نیلوفر و دیگری «ادبیات پلیسی امروز جهان» برای نشر قطره، را به‌عهده داشته است.
میرعباسی خود نیز رمانی پلیسی – معمایی با عنوان «سین مثل سودابه» نوشته و منتشر کرده است.
او، به‌جز کتاب «عشق در روزگار وبا»، آثاری دیگر از گابریل گارسیا مارکز، مثل رمان‌ «صد سال تنهایی»، و نیز خاطرات او را، با عنوان «زنده‌ام که روایت کنم»، از زبان اسپانیایی به فارسی ترجمه کرده است.
از دیگر ترجمه‌های کاوه میرعباسی می‌توان به کتاب‌های «کمدی الهی»، «نازارین»، «پدرو پارامو»، «1984»، «صلیب آبی و شش داستان دیگر»، «بچه‌های سبز»، «همه‌ی اسب‌های زیبا» و «قتل در کمیته مرکزی» اشاره کرد.
او همچنین با همکاری اسماعیل عباسی کتابی دربارۀ عکاسی، با عنوان «نقد عکس: درآمدی بر درک تصویر» ترجمه کرده است.
از کاوه میرعباسی، به‌جز رمان پلیسی – معمایی «سین مثل سودابه» که به آن اشاره شد، دو اثر داستانی دیگر نیز به‌ نام‌های «هفت روز نحس» و «پایان خوش ناتمام»، که اولی مجموعه داستان و دومی رمان است، منتشر شده است. از او همچنین کتابی در حوزۀ طنز، با عنوان «چه کردند ناموران»، به چاپ رسیده است.
از کتاب «عشق در روزگار وبا» ترجمه‌های فارسی دیگری هم منتشر شده است. از جملۀ این ترجمه‌ها می‌توان به ترجمۀ بهمن فرزانه اشاره کرد که با عنوان «عشق در زمان وبا» در انتشارات ققنوس منتشر شده است.

ادامه keyboard_arrow_down