کتاب | علوم انسانی | ادبیات | ادبیات روسیه | دکتر ژیواگو
دکتر ژیواگو شابک: 9786004904582 722 صفحه 810 گرم قطع: رقعی نوع جلد: گالينگور تیراژ: 1100 دکتر ژیواگو باریس پاسترناک پروانه فخام زاده علوم انسانی ادبیات ادبیات روسیه

6,375,000 ریال 7,500,000 ریال

ناشر: فرهنگ نشر نو

چاپ یکم

رمان «دکتر ژیواگو» اثر باریس پاسترناک
رمانی دربارۀ عشق، شعر، رستگاری، زندگی، مرگ، انقلاب، جنگ و تصفیه‌های استالینی. رمان «دکتر ژیواگو»، با عنوان اصلی До́ктор Жива́го، یکی از نمادهای سانسور و سرنوشت ادبیات خلاف طبع حزب حاکم در تاریخ روسیۀ شوروی است.
باریس پاسترناک در رمان «دکتر ژیواگو» داستان تنهایی و رنج‌ِ روشنفکران و هنرمندان خلاق و مستقل را در عصر خفقان و آشوب روایت کرده است.
رمان «دکتر ژیواگو» رمانی عاشقانه – تاریخی است؛ رمانی دربارۀ آدمی که در عصر جنگ و آشوب و خشونت عشق می‌ورزد و شعر می‌گوید و نمی‌خواهد همرنگ جماعت بشود.
رمان «دکتر ژیواگو» اگرچه مغضوب اتحاد جماهیر شوروی بود و سالها طول کشید تا در روسیه اجازۀ انتشار پیدا کند اما جزو آثار مهم و برجستۀ ادبیات روسیۀ قرن بیستم است و امروزه در مدرسه‌های روسیه به‌عنوان کتاب درسی تدریس می‌شود.
رمان «دکتر ژیواگو» اولین بار در سال 1957 در ایتالیا منتشر شد و حدود یک سال بعد از اولین انتشارش پاسترناک جایزۀ نوبل ادبیات را گرفت و این خشم حکومت اتحاد جماهیر شوروی را برانگیخت.
براساس رمان «دکتر ژیواگو» فیلمی هم به‌کارگردانی دیوید لین، کارگردان پُرآوازۀ انگلیسی، ساخته شده که در آن عمر شریف، بازیگر مشهور مصری، نقش شخصیت اصلی را ایفا کرده است.
رمان «دکتر ژیواگو» دستمایۀ اقتباس‌هایی تلویزیونی و تئاتری نیز قرار گرفته است.

مروری بر رمان «دکتر ژیواگو»
باریس پاسترناک در رمان «دکتر ژیواگو» داستان شاعر و روشنفکری حساس و لطیف‌طبع و عاشق و آرمانخواه را در متن دورانی پرتلاطم از تاریخ روسیۀ نیمۀ اول قرن بیستم روایت می‌کند و از خلال این داستان، که مفصل و پر از ماجرا و حادثه و شخصیت است، باب تأمل در مفاهیمی انسانی، عارفانه، معنوی و هستی‌شناختی را می‌گشاید و نیز تصویری تلخ از تبعات انقلاب روسیه و قدرت‌گرفتن بلشویسم در این کشور و فجایع و مصائب روشنفکران در دوران استیلای کمونیسم بر روسیه به‌دست می‌دهد.
رمان «دکتر ژیواگو» یک رمان عاشقانه و رئالیستی است؛ رمانی دربارۀ شخصیت‌هایی که قربانی حوادث سیاسی می‌شوند.
شخصیت اصلی رمان «دکتر ژیواگو» شاعر و دکتری به نام یوری ژیواگو است. وقایع این رمان از سال 1902، یعنی زمانی که هنوز تزارها قدرت را در روسیه در دست دارند، آغاز می‌شود و با جنگ جهانی اول، انقلاب اکتبر 1917، جنگ داخلی روسیه و جنگ جهانی دوم ادامه می‌یابد.
پاسترناک در رمان «دکتر ژیواگو» شخصیت اصلی داستان خود را از میان حوادثی مهم از تاریخ نیمۀ اول قرن بیستم عبور می‌دهد و تصویری از تاریخ و جامعۀ روسیه در این دوران طولانی به‌دست می‌دهد و داستانی عاشقانه را در متن حوادثی تاریخی و سیاسی روایت می‌کند.
یوری ژیواگوی رمان «دکتر ژیواگو» مردی‌ست حساس و درونگرا که شباهتی به مردم پیرامون خود و اهل زمانه ندارد. او نمادی از روشنفکران و هنرمندان مستقل است؛ روشنفکران و هنرمندانی که با ادبیات و هنر و عقاید فرمایشی و حزبی سرِ سازگاری ندارند و نمی‌توانند به‌فرمودۀ حزب بنویسند و اثر هنری و ادبی خلق کنند. ژیواگو به‌دلیل همین استقلال و پای‌بند بودن به فردیت و احساسات و عواطف درونی خویش است که سخت تنها و قربانی جامعه و حوادث بیرونی است و در طول رمان به مصائب و مشقت‌های گوناگون دچار می‌شود.
شخصیت اصلی رمان «دکتر ژیواگو» اگرچه در ظاهر منفعل به نظر می‌رسد و به تیغ بلایا و مصیبت‌ها گردن می‌‌نهد، اما به‌لحاظ فکری و ذهنی جلوی آنچه نادرست می‌داند مقاومت می‌کند و بر عقاید خود پای می‌فشارد و می‌کوشد درون خود را از پلیدی‌های جامعه حفظ کند.
باریس پاسترناک در رمان «دکتر ژیواگو»، علی‌رغمِ ایدئولوژی کمونیستی حاکم بر روسیۀ شوروی، مفاهیمی معنوی مانند جاودانگی و رستگاری را مطرح می‌کند و نیز به جانبداری از ادبیاتی می‌پردازد که متفاوت با ادبیاتِ فرمایشی و تبلیغی رئالیسم سوسیالیستی است و نقطۀ مقابل آنچه حزب کمونیست از ادبیات انتظار دارد. به همین دلیل است که رمان «دکتر ژیواگو» مغضوب حکومت شوروی می‌شود و پس از دادن جایزۀ نوبل ادبیات به پاسترناک، در روسیه چنان به او حمله می‌کنند و چنان فضایی علیه او شکل می‌گیرد که او از گرفتن این جایزه امتناع می‌کند.
رمان «دکتر ژیواگو» رمانی پرماجرا و پُرشخصیت است و این ویژگی آن را به رمان‌های کلاسیک قرن نوزدهمی شبیه می‌کند. در این رمان عنصر تصادف نیز نقشی مهم و پررنگ در مواجهۀ شخصیت‌های داستانی با یکدیگر و سیر رویدادها و حوادث ایفا می‌کند.
یوری ژیواگو در رمان «دکتر ژیواگو» تجسم عشق و ذوق و آفرینش هنری‌ است و پاسترناک در این رمان، با آنچه بر این شاعر احساساتی می‌رود، نشان می‌دهد که چگونه عشق و هنر و صلح در مسلخ ایدئولوژی و جنگ و خشونت و آشوب‌های سیاسی و اجتماعی قربانی می‌شوند.
در رمان «دکتر ژیواگو» همچنین عشق و هنر به‌عنوان تنها تکیه‌گاه‌ها و پناهگاه‌هایی معرفی می‌شوند که انسان‌ تنهای در جستجوی امنیت و آرامش می‌تواند در متن زمانه‌ای بی‌رحم و پر از خشونت و جنگ در مأمن‌شان دمی بیاساید و درد و رنج‌هایی را که به او تحمیل می‌شود از یاد ببرد.
پاسترناک در رمان «دکتر ژیواگو»، در لابه‌لای داستانی عاشقانه و پرکشش و پر از حادثه، ما را به تأمل در موضوعاتی چون مرگ و زندگی و انسان و هنر و عشق و جاودانگی و آزادی اندیشه و احساس دربرابر آموزه‌ها و تبلیغات ایدئولوژیک و تحمیلی فرامی‌خواند.
رمان «دکتر ژیواگو» همچنین نقدی ظریف به استالینیسم و تصفیه‌های استالینی است؛ رمانی که در آن از اردوگاه‌های هولناک گولاگ نیز سخن رفته است.
رمان «دکتر ژیواگو» نماد و نمودی‌ست از مقاومت هنر و ادبیات دربرابر استبداد و خفقان و سرکوب. این رمان و سرنوشت آن به گذرا بودن عصر وحشت و ماندگاری هنر و ادبیاتی گواهی می‌دهد که به هر ترفندِ ممکن تاریکیِ چنین عصری را می‌نمایاند و از مسیرهای غیررسمی راه خود را میان مردم باز می‌کند و حرف خود را، به‌رغم گرفت‌وگیرها و سخت‌گیری‌های شدیدِ حاکمیت توتالیتر، به گوش خواننده می‌رساند و، علی‌رغم همۀ تلاش‌هایی که برای نابودی‌اش صورت می‌گیرد، ماندگار می‌شود، حال آنکه حکومتی که کمر به نابودی آن بسته بود دیگر مدتهاست که محو و نابود شده است.

دربارۀ باریس پاسترناک، نویسندۀ رمان «دکتر ژیواگو»
باریس لئونیدوویچ پاسترناک (Борис Леонидович Пастернак)، متولد 1890 و درگذشته به سال 1960، شاعر، داستان‌نویس و مترجم اهل روسیه بود. پاسترناک از شاعران و نویسندگان برجستۀ قرن بیستم روسیه و برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در سال 1958 است اگرچه، همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، به‌خاطر فشارهایی که بابت رمان «دکتر ژیواگو» از جانب حکومت روسیه روی او بود مجبور شد این جایزه را رد کند و در سال 1989، حدود چهل سال پس از مرگش، پسرِ او، یوگنی، آن را از طرف پدرش گرفت.
از دیگر آثار باریس پاسترناک می‌توان به دفتر شعر «زندگی خواهر من است» اشاره کرد.
پاسترناک، برای معاش، ترجمه هم می‌کرد. او مترجم نمایشنامه‌های نویسندگان بزرگی چون گوته و شکسپیر و شعرهای شاعرانی چون ریلکه و پل ورلن به زبان روسی بود. ترجمه‌های پاسترناک از شکسپیر، به‌دلیل زبان محاوره‌ای‌شان، بسیار بین خوانندگان روس محبوب هستند.
پاسترناک در موسیقی و آهنگسازی نیز دستی داشت.

دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان «دکتر ژیواگو»
رمان «دکتر ژیواگو» با ترجمه و مقدمۀ پروانه فخام‌زاده در نشر نو منتشر شده است.
پروانه فخام‌زاده، متولد 1337، مترجم، محقق، ویراستار، زبان‌شناس و منتقد ایرانی است. از ترجمه‌های او می‌توان به کتاب‌ «رُسهالده» و از آثار تألیفی‌اش می‌توان به کتاب «آشنایی با ارجاع» اشاره کرد.
از رمان «دکتر ژیواگو» ترجمه‌های فارسی دیگری هم موجودند که از آن جمله‌اند ترجمۀ علی‌اصغر خبره‌زاده، منتشرشده در انتشارات نگاه، و ترجمۀ میترا نظریان، منتشرشده در نشر ثالث.

ادامه keyboard_arrow_down