در مقدمه کتاب آسیبهای زنان و خانواده میخوانیم:
جامعه بستر و زمینهساز شکلگیری تغییرات و تحولات اجتماعی است و نوع مواجهه و سامانبخشیدن به آن نشاندهندهی میزان کارایی آن جامعه و نهادهای آن است. تغییرات اجتماعی (بهعنوان جزء جداییناپذیر جامعه) لزوما نشانهی پیشرفت یا پسرفت در حیات جمعی شهروندان نیست، بلکه اثربخشی مفید یا عدم اثربخشی نشانگان اصلی نظم، همبستگی، پیشرفت و توسعه خواهد بود. از طرفی، الگوی عمل و نظام هنجاری پذیرفته شدهی افراد و گروههای اجتماعی ارتباطی گسستناپذیر با راستکارکردها و کژکارکردها دارد و اهمیت و نقش سیاستگذاری اجتماعی را، اعم از حاکمیتی و عرصهی عمومی، نمایان میکند.
تجارب تاریخی و احتماعی نشان میدهد هرچه تغییرات اجتماعی و الگوهای کنش جمعی برگرفته از نظام ارزشی مقبول و برخاستهاز جوشش هنجاری در بطن و متن جامعه و در قالب عرصهی عمومی باشد و در روندی تدریجی با «تجربهی زیستگی جمعی» شکل گرفته باشد، امید به ماندگاری این الگوها بیشتر میشود و میتوان امید داشت که کژکاردها و ناهنجاریهای اجتماعی کاهش یابد.
ادامه keyboard_arrow_down